پارت 2 زندگی سلطنتی اما دردناک
پارت 2 زندگی سلطنتی اما دردناک
★ویو جین★
< مامان میونگ زنگ زد گفت برم دفترش و بعد گفت یه جلسهی خانوادگی داریم و همه هستن منم قبل جلسه رفتم خونه یه دوش گرفتم لباس پوشیدم رفتم شرکت که ا/ت رو دیدم رفت داخل شرکت منم پشت سرش رفتم که باهم وارد جلسه شدیم >
(علامت جین × )
- سلام به همه
× سلام
& سلام سلام
هون: چه عجب ما ا/ت رو دیدیم
- من یه چند روزی کار داشتم نتونستم زیاد توی چشم باشم
یوچان: الان کلاس هم میزاره
هانا: حالا درکل خوشحال شدیم دیدیمت
نارا: مخصوصا من .نگاهکینهای.
- همچنین
× مامان کاری داشتی مارو
& اره
همه:« بفرما
& خودتون میدونین که دیگه خیلی پیر شدم هر موقع ممکنه بمیرم میخوام قبل مرگم تمام مشکلاتتونو حل کنم
هون: مگه ما مشکل داریم
هانا: مامان جون این چه حرفی
- خانم میونگ این چه حرفی بود زدین امکان نداره شما تا صد سال دیگه هم زندهاین
& مرگ دست منو تو نیست سرنوشته پس دیگه این حرف رو نزن
نارا: مامان بزرگ شما اصلا حرص نخورین
یوچان: اره مامان بزرگ شما در آرامش زندگی کنین
& بسه دیگه برین
﴿ همه رفتن ﴾
★ویو ا/ت★
بعد این حرف خانم میونگ خیلی عصبی شدم اخه من غیر خانم میونگ کسی رو ندارم پس زنگ زدم به نینا
(علامت نینا # )
- الو سلام نینا
# سلام خانم بفرمایید
- نینا همین الان پیش بهترین دکتر کره وقت چکاپ کامل و برسی تمام مریضی هارو میگیری و میری کلی دارو های تقویتی و ویتامین میگیری
# خانم اتفاقی براتون افتاده؟
- نه برای خانم میونگ میخوام
# چشم
- بهم خبر بده
# حتما
- خداحافظ
# خداحافظ
﴿ ا/ت سوار ماشین میشه و میره شرکتش تا کارای محصول های جدید رو انجام بده جین هم داخل شرکت به کارش ادامه میده خانم میونگ هم میره خونه ﴾
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
★ویو جین★
< مامان میونگ زنگ زد گفت برم دفترش و بعد گفت یه جلسهی خانوادگی داریم و همه هستن منم قبل جلسه رفتم خونه یه دوش گرفتم لباس پوشیدم رفتم شرکت که ا/ت رو دیدم رفت داخل شرکت منم پشت سرش رفتم که باهم وارد جلسه شدیم >
(علامت جین × )
- سلام به همه
× سلام
& سلام سلام
هون: چه عجب ما ا/ت رو دیدیم
- من یه چند روزی کار داشتم نتونستم زیاد توی چشم باشم
یوچان: الان کلاس هم میزاره
هانا: حالا درکل خوشحال شدیم دیدیمت
نارا: مخصوصا من .نگاهکینهای.
- همچنین
× مامان کاری داشتی مارو
& اره
همه:« بفرما
& خودتون میدونین که دیگه خیلی پیر شدم هر موقع ممکنه بمیرم میخوام قبل مرگم تمام مشکلاتتونو حل کنم
هون: مگه ما مشکل داریم
هانا: مامان جون این چه حرفی
- خانم میونگ این چه حرفی بود زدین امکان نداره شما تا صد سال دیگه هم زندهاین
& مرگ دست منو تو نیست سرنوشته پس دیگه این حرف رو نزن
نارا: مامان بزرگ شما اصلا حرص نخورین
یوچان: اره مامان بزرگ شما در آرامش زندگی کنین
& بسه دیگه برین
﴿ همه رفتن ﴾
★ویو ا/ت★
بعد این حرف خانم میونگ خیلی عصبی شدم اخه من غیر خانم میونگ کسی رو ندارم پس زنگ زدم به نینا
(علامت نینا # )
- الو سلام نینا
# سلام خانم بفرمایید
- نینا همین الان پیش بهترین دکتر کره وقت چکاپ کامل و برسی تمام مریضی هارو میگیری و میری کلی دارو های تقویتی و ویتامین میگیری
# خانم اتفاقی براتون افتاده؟
- نه برای خانم میونگ میخوام
# چشم
- بهم خبر بده
# حتما
- خداحافظ
# خداحافظ
﴿ ا/ت سوار ماشین میشه و میره شرکتش تا کارای محصول های جدید رو انجام بده جین هم داخل شرکت به کارش ادامه میده خانم میونگ هم میره خونه ﴾
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
۱.۴k
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.