زندگی خوب پارت۱۵
نویسنده:سه تا تون ببندین🤫
ا.ت:اگه ساکت باشم از حقم نمیتونم دفاع کنم خوب این دو پشمک نمیزارنمن برم جلسه ی تومان خیلی بد جنسن 😔
نویسنده:شما دوتا چرا نمیزارین بیاد😡
سویا:تو برو داستانتو بنویس😕
نویسنده:من محو میشم
(یه چیزی الان شبه و خوب خودتون میفهمین😈😈)
ا.ت:خوب ما الان کدوم ناکجاآبادی هستیم؟
ناهویا:من برم راه نجات پیدا کنم😁
ا.ت:لازم نکرده😁
ناهویا:چرا
ا.ت:اگه دقت کنین تو پارک جلوی خونه ایم😂
سویا:وایسا چی
ا.ت:واقعا پشمک می باشید😄
ناهویا:من رفتم
ا.ت:کجا
ناهویا:خونه ی آقای شجاع😁
ا.ت:نمکدون میگم کجا😠
ناهویا:میخوام برم خونه😓
سویا:منم میام😒
ا.ت:برین که دیگه برنگردین😜
سویا:شرمنده ولی توهم میای😞
ا.ت:نیام چی میشه؟🙃
ناهویا:اون وقت تو خواب ببینی بیای تومان😌
ا.ت:کی گفته من نمیام🧐
ا.ت:هوی سویا
سویا:چیه
ا.ت:هیچی😄
سویا:پس ببند🤬
ا.ت:نمیبندم😝
سویا:من اون دهنتو میبندم🤐
ا.ت:بزار یکم استراحت کنم بعد😬
ناهویا:من محو شم👋🏻
ا.ت:نه الان سویا میکشتم😢
ناهویا:به من ربطی نداره
(چرا اینا انقدر دعوا دارن؟)
(راستی هر وقت +یعنی دارن تو ذهنشون حرف میزنن)
ا.ت:اگه ساکت باشم از حقم نمیتونم دفاع کنم خوب این دو پشمک نمیزارنمن برم جلسه ی تومان خیلی بد جنسن 😔
نویسنده:شما دوتا چرا نمیزارین بیاد😡
سویا:تو برو داستانتو بنویس😕
نویسنده:من محو میشم
(یه چیزی الان شبه و خوب خودتون میفهمین😈😈)
ا.ت:خوب ما الان کدوم ناکجاآبادی هستیم؟
ناهویا:من برم راه نجات پیدا کنم😁
ا.ت:لازم نکرده😁
ناهویا:چرا
ا.ت:اگه دقت کنین تو پارک جلوی خونه ایم😂
سویا:وایسا چی
ا.ت:واقعا پشمک می باشید😄
ناهویا:من رفتم
ا.ت:کجا
ناهویا:خونه ی آقای شجاع😁
ا.ت:نمکدون میگم کجا😠
ناهویا:میخوام برم خونه😓
سویا:منم میام😒
ا.ت:برین که دیگه برنگردین😜
سویا:شرمنده ولی توهم میای😞
ا.ت:نیام چی میشه؟🙃
ناهویا:اون وقت تو خواب ببینی بیای تومان😌
ا.ت:کی گفته من نمیام🧐
ا.ت:هوی سویا
سویا:چیه
ا.ت:هیچی😄
سویا:پس ببند🤬
ا.ت:نمیبندم😝
سویا:من اون دهنتو میبندم🤐
ا.ت:بزار یکم استراحت کنم بعد😬
ناهویا:من محو شم👋🏻
ا.ت:نه الان سویا میکشتم😢
ناهویا:به من ربطی نداره
(چرا اینا انقدر دعوا دارن؟)
(راستی هر وقت +یعنی دارن تو ذهنشون حرف میزنن)
۲.۹k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.