عشق یا نفرت پارت هشتم
کوکی :میخوام همین الان تورو مال خودم کنم
من:تو غلط کردی، تو نمیتونی ،اگه خانواده م بفهمن نابودت میکنن ،خاک تو سرت
کوکی:هه نه اصلا ،اشتباه فکر کردی .،منم مثل تو خانواده پول دارم من تو رو مال خودم میکنم و برای همیشه مال منی و نمیذارم مال کسی دیگه بشی ، گرفتی یا نه؟؟!!!
من: گوه خوردی عوضی (از زبان نویسنده: این داستانه و ربطی به واقعیت نداره که اینجوری ا.ت به کوکی فحش میده) نمیذارم نمیتونی ....نه نه نه چندششششش (با جیغ و داد) من که همینجوری داشتم حرف میزدم که یه دفعه دکمه های لباسش رو باز کرد ...منم ترسیدم ولی به حرف و فحش دادنم ادامه دادم که یه دفعه چشمم به شیشه الکل افتاد که تا نیمه خالی شده بود یعنی الان کوکی داشت الکل میخورد و منم فحش میدادم و روی مخش بودم..🤐🤐🤐وای نههههههههه بدبخت شدم
کوکی : الکل رو کلا نوشیدم و داشتم قدم قدم جلو میفرفتم که حسابی ترسیده بود بهش نزدیک شدم و گفتم: خیلی خوشمزه میای نه؟؟ خودت بگو، خب نمیگی خودم میفهم
من : نه من خوشمزه نیستم ،خواهش میکنم نه نه نه .منم اولین بارم بود از یه پسر خواهش میکنم، کم کم جلو اومد دستاشو روی رو نام گذاشت و برای چهارمین بار دستشو روی رونام کشید بعدش صورتشو جلو آورد و گفت: نترس ،اگه بیبی گرل خوبی باشی این کار پایان خوبی داره
پایان پارت هشتم
لایک و کامنت یادتون نره دوستون دارم 😘😘😘😘😘
تا پارت بعد بای بای 🤚🏻🤚🏻🤚🏻🤚🏻
من:تو غلط کردی، تو نمیتونی ،اگه خانواده م بفهمن نابودت میکنن ،خاک تو سرت
کوکی:هه نه اصلا ،اشتباه فکر کردی .،منم مثل تو خانواده پول دارم من تو رو مال خودم میکنم و برای همیشه مال منی و نمیذارم مال کسی دیگه بشی ، گرفتی یا نه؟؟!!!
من: گوه خوردی عوضی (از زبان نویسنده: این داستانه و ربطی به واقعیت نداره که اینجوری ا.ت به کوکی فحش میده) نمیذارم نمیتونی ....نه نه نه چندششششش (با جیغ و داد) من که همینجوری داشتم حرف میزدم که یه دفعه دکمه های لباسش رو باز کرد ...منم ترسیدم ولی به حرف و فحش دادنم ادامه دادم که یه دفعه چشمم به شیشه الکل افتاد که تا نیمه خالی شده بود یعنی الان کوکی داشت الکل میخورد و منم فحش میدادم و روی مخش بودم..🤐🤐🤐وای نههههههههه بدبخت شدم
کوکی : الکل رو کلا نوشیدم و داشتم قدم قدم جلو میفرفتم که حسابی ترسیده بود بهش نزدیک شدم و گفتم: خیلی خوشمزه میای نه؟؟ خودت بگو، خب نمیگی خودم میفهم
من : نه من خوشمزه نیستم ،خواهش میکنم نه نه نه .منم اولین بارم بود از یه پسر خواهش میکنم، کم کم جلو اومد دستاشو روی رو نام گذاشت و برای چهارمین بار دستشو روی رونام کشید بعدش صورتشو جلو آورد و گفت: نترس ،اگه بیبی گرل خوبی باشی این کار پایان خوبی داره
پایان پارت هشتم
لایک و کامنت یادتون نره دوستون دارم 😘😘😘😘😘
تا پارت بعد بای بای 🤚🏻🤚🏻🤚🏻🤚🏻
۱۳.۳k
۱۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.