پارت۶
پارت۶
singer in the club
"ویو به صبح"
'ویو ا/ت'
از خواب پاشدم دیدم اون یارو که اسمش جونگکوکه خوابه چرا انقدر دلم براش میلرزه خویلی کیوت خوابیده بود داشتم نگاش میکردم که از خواب پا شد
'ویو جونگکوک'
نگاه سنگینی روی خودم احساس کردم چشامو باز کردم دیدم ا/ت داره نگام میکنه برگشتم بهش گفتم
+زل زدنت تموم شد
_ها چی من نگات نمیکردم
+ساعت چنده
_۶صبح
+خوبه امروز زود بیدار شدم
_ساعت۹باید منو ببری
+باشه تا چند اونجایی
_به احتمال زیاد ساعت یک دو نصف شب
+چخبره
_همین که هست
+باشه میبرمت
_من گشنمه اقای دزد
+این دیگه چه اسمیه دزد چی
_تو منو دزدی دی دیگه
+نجاتت دادم چند روز به عنوان تشکر میمونی پیش من
_خب ازم میتونستی چیزی دیگه ای بخوای
+خب نخواستم
_ایش پاشو بریم یچی بده بخورم(جونگکوک رو نیشگون میگیره)(گوه میخورع بچه منو نیشگون میگیره)
+اخ اصلا میدونی من کیم
_هرکی باشی فک کردی ازت میترسم
+اگه بگم که زبونت بند میاد
_نه زبونم بند نمیاد بگو ببینم اصلا
+مافیام
_واقعا شوخی باحالی بود بزار منم یچیزی بگم منم بتمنم
+اسکل باور نمیکنی مافیام
_نه
+بیا با من انباری
_اونجا چرا
+میخوام بهت یچیزی نشون بدم
_باشه
(میرن جلو در انباری)
_خب باز کن دیگه
+بیا تو(باز کرد)
_اینجا به این بزرگی چنتا اتاقم داره چه جالبه
+با من بیا تو این اتاق(در رو باز میکنه)
_چ چرا این همه اسلحه
+بنظرت یه ادم عادی این همه اسلحه داره بقیه اتاق هاهم پر از اسلحس فعلا تو با من بیا تو این اتاق(در رو باز میکنه)
_اینجا کجاس
+اتاق شکنجه کسایی که بهم خیانت میکنن رو اینجا شکنجه میدم
_وا وا واقعا
+اره عجیبه یعنی تو نمیدونستی بزرگترین باند رو من دارم
_روحمم خبر نداشت
+توهم اگه به دروغ گفتنت ادامه بدی میارمت اینجا(چشمک میزنه)
_هعی من دروغی نگفتم
+واقعا اگه بهت چه دروغی گفتی چی
_اونموقع هر کاری بگی برات انجام میدم
+هر کاری
_هر کاری
+خب تو مگه نمیری کلاب واسه خوانندگی پس چرا میگی تا ساعت یک دو نصف شب اونجایی ها
_خب ببخشید
+اشکال نداره چرا دروغ گفتی
_میخواستم برم یکی از دوستام رو ببینم
+دوستت دختره؟
_نه پسره بخاطر همون نگفتم میزاری برم
+عمرا
_چرا
+چون پسره
........
ادامه دارد...
singer in the club
"ویو به صبح"
'ویو ا/ت'
از خواب پاشدم دیدم اون یارو که اسمش جونگکوکه خوابه چرا انقدر دلم براش میلرزه خویلی کیوت خوابیده بود داشتم نگاش میکردم که از خواب پا شد
'ویو جونگکوک'
نگاه سنگینی روی خودم احساس کردم چشامو باز کردم دیدم ا/ت داره نگام میکنه برگشتم بهش گفتم
+زل زدنت تموم شد
_ها چی من نگات نمیکردم
+ساعت چنده
_۶صبح
+خوبه امروز زود بیدار شدم
_ساعت۹باید منو ببری
+باشه تا چند اونجایی
_به احتمال زیاد ساعت یک دو نصف شب
+چخبره
_همین که هست
+باشه میبرمت
_من گشنمه اقای دزد
+این دیگه چه اسمیه دزد چی
_تو منو دزدی دی دیگه
+نجاتت دادم چند روز به عنوان تشکر میمونی پیش من
_خب ازم میتونستی چیزی دیگه ای بخوای
+خب نخواستم
_ایش پاشو بریم یچی بده بخورم(جونگکوک رو نیشگون میگیره)(گوه میخورع بچه منو نیشگون میگیره)
+اخ اصلا میدونی من کیم
_هرکی باشی فک کردی ازت میترسم
+اگه بگم که زبونت بند میاد
_نه زبونم بند نمیاد بگو ببینم اصلا
+مافیام
_واقعا شوخی باحالی بود بزار منم یچیزی بگم منم بتمنم
+اسکل باور نمیکنی مافیام
_نه
+بیا با من انباری
_اونجا چرا
+میخوام بهت یچیزی نشون بدم
_باشه
(میرن جلو در انباری)
_خب باز کن دیگه
+بیا تو(باز کرد)
_اینجا به این بزرگی چنتا اتاقم داره چه جالبه
+با من بیا تو این اتاق(در رو باز میکنه)
_چ چرا این همه اسلحه
+بنظرت یه ادم عادی این همه اسلحه داره بقیه اتاق هاهم پر از اسلحس فعلا تو با من بیا تو این اتاق(در رو باز میکنه)
_اینجا کجاس
+اتاق شکنجه کسایی که بهم خیانت میکنن رو اینجا شکنجه میدم
_وا وا واقعا
+اره عجیبه یعنی تو نمیدونستی بزرگترین باند رو من دارم
_روحمم خبر نداشت
+توهم اگه به دروغ گفتنت ادامه بدی میارمت اینجا(چشمک میزنه)
_هعی من دروغی نگفتم
+واقعا اگه بهت چه دروغی گفتی چی
_اونموقع هر کاری بگی برات انجام میدم
+هر کاری
_هر کاری
+خب تو مگه نمیری کلاب واسه خوانندگی پس چرا میگی تا ساعت یک دو نصف شب اونجایی ها
_خب ببخشید
+اشکال نداره چرا دروغ گفتی
_میخواستم برم یکی از دوستام رو ببینم
+دوستت دختره؟
_نه پسره بخاطر همون نگفتم میزاری برم
+عمرا
_چرا
+چون پسره
........
ادامه دارد...
۱.۶k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.