تک پارتی کوک
الارام گوشی رو خاموش کردم ی آه بلندی کشیدم رفتم صورتمو شستم صبحونمو خوردم ک دیدیم دیر شده بدو بدو رفتم لباسامو پوشیدم ( عکسش رو میزارم ) پیاده رفتم مدرسه از استاد معذرت خواهی کردم رفتم سر جام شستم
هانی :
ا.ت +
سولو ×
کوک ÷
استاد _
هانی : چرا انقد دیر اومدی
ا.ت : هی نگو برای اتفاق دیشب ک افتاده بود ..
هانی : اه دگ اون روز رو ولش کن
زنگ تفریح شد تغذیمو برداشتم
برم بخورم ک دیدم ی پسر خیلی خوشگل مثل خرگوش اومد تو کلاسمون
_ بچه ها این دوست جدیدتونه ، بشین میز ا.ت
ویو ا.ت
اومد پیشم سلام گفتم و ....
باز زنگ تفریح شد
با کوک رفتیم زنگ تفریح غذا خوردیم و ...
همه بهم نگاه میکردن که با کوک دست داده بودیم از جلوشون میرفتیم
پایان ویو ا.ت
ویو کوک
از وقتی اومدم کلاس و میز ا.ت نشستم بهم از این ب بعد خوش گذرونی بود نمیدونم چرا...
ولی خیلی مهربون ب نظر میومد ..
بعد زنگ تفریح دیگه جدا شدیم من رفتیم کلاس و ب فکر افتاده بودم ..
پایان ویو کوک
ویو ا.ت
جداشدیم رفتم یکم تمرین کردم که چجوری برم استیج بخونم
~~~~~~~~~~
وقتی داشتم میخوندم سولو اومد باز اذیتم کنه
× هی داری چیکار میکنی ( با عصبانی )
+ به تو چه دارم میخونم
× تو غلط میکنی
ببین الان چجوری تورو اذیت میکنم ( پوز خنده )
اهمنیت ندادم و شروع کردم باز بخونم
دیدم سولو همچیو داغون کرد
+چیکار میکنی بیشعور ( داد)
اهمنیت نداد و رفت ..
پایان ویو ا.ت
ویو کوک
داشتم ب فکر بیوفتم ی جیغ از ا.ت شنیدم
بدو بدو رفتم پیشش داشت گریه میکرد
÷ چی شده ا.ت
+ هیچی نیس ..
÷ بگو
+ میگم هق هیچی نیس هق ( یکم داد )
رفتم از پیشش
دیدم زنگ تفریح تموم شده
رفتیم کلاس ..
پایان ویو کوک
ویو سولو
یه چکی زدم به ا.ت و همچیو داغون کردم اهمنیت ندادم و رفتم
دیدم کوک می رف پیش ا.ت
× وایسا داری کجا میری
÷ به تو چه بیشعور اونجا من دیدم که به ا.ت چک زدی ( داد )
هیچی نگفتم از یه گوشه دیدم که به ا.ت کمک میکرد
با تندی رفتم کلاس سر جام نشستم و به فکر افتادم که ا.ت رو اذیت نکنم باهاش مثلا دوست شم که با کوک باشم بیاد میز من ..
پایان ویو سولو
ویو هانی
وقتی کوک اومد پیش ا.ت و وقتی زنگ تفریح شد رفتم پیش ا.ت
: هی ا.ت چطوری ( خنده )
+ هیچی .. میگم امروز با کوک قرار بزارم ؟؟
: ارررره بابا بزار بزار چشم سولو بسوزه
+ اخه ...
: هیش نمیخوای قرار بزاری چشم سولو بسوزه ؟؟
+ اوهو درست میگی
... پایان ویو هانی
ویو ا.ت
رفتم کلاس زنگ اخر بود وسایلامو برداشتم
بدو بدو رفتم خونه
+ خدایاااااااااااااااااااا این چه روزیههههه من چیکار کردم ( خر ذوق ) با همین لباس پریدم رو تختم یه جیغ ذوقی کردم خوابم برد ..
( صبح )
گوشی الارام رو خاموش کردم زود رفتم صورتمو شستم صبحونمو خوردم از دیروز لباسامو تو تنم بود ی عطری زدم
زود رفتم کلاس خدارو شکر که دیر نشده بود ..
رفتم کلاس سر جام نشستم استادم نبود
هانی اومد پیشم
: هی دختر خوبی
+ زیاااااااااادی خوبم از دیروز خر ذوق کرده بودم
:جررررر دیدی خوش میگذره
استاد اومد هانی رفت سرجاش بعد درس زنگ تفریح شد
: دخترررر برو پیشش بگو باهام قرار میزاری
+ بابا خجالت میکشمممممم
: برو بابا
رفتم پیشش
+ اممم بامن قرار میز...میزاری ؟؟ ( خجالتی)
÷ ها ؟ قرار ؟ اره ( خنده )
+ ممممممممممرررررررررررررررررررررسییییییییییییییی ( خنده)
بدو بدو رفتم پیش هانی
: ایییییول ( خنده)
رفتیم کلاس زنگ اخر بودم وسایلامو برداشتم رفتم خونه یه جیغ خوشحالی کشیدم لباس مدرسه ایمو گذاشتم کمدم و یه لباس جدیدمو پوشیدم (عکسشو میزارم ) گوشیمو برداشتم دیدم یه پیام اومده ( سلام ا.ت منم کوک امشب ساعت ۶ عصر بیا پارک .. )
دیگه از ذوق گذشته بود
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
۶ شده بود رفتم لباس شیک و مجلسیمو برداشتم ( عکسشو میزارم ) رفتم پارک .. سلام کردیم رفتیم کنار دریا یکم احساساتی شدم و ..
و یکم حرف زدیم ۹ شب بود
÷ بروسونمت
+ نه مرسی ( لبخند )
÷ خجالت نکش ( خنده)
رفتم سوار شدم منو تا دم خونه رسوند
+ مرسی دگ پیاده میشم ( لبخند)
÷ خواهش
+من برم بای
÷بای ا.ت ^^
تماااااااااااااااااااام شد
امیدوارم خوشتون بیاد •~•
بای ... ^^
هانی :
ا.ت +
سولو ×
کوک ÷
استاد _
هانی : چرا انقد دیر اومدی
ا.ت : هی نگو برای اتفاق دیشب ک افتاده بود ..
هانی : اه دگ اون روز رو ولش کن
زنگ تفریح شد تغذیمو برداشتم
برم بخورم ک دیدم ی پسر خیلی خوشگل مثل خرگوش اومد تو کلاسمون
_ بچه ها این دوست جدیدتونه ، بشین میز ا.ت
ویو ا.ت
اومد پیشم سلام گفتم و ....
باز زنگ تفریح شد
با کوک رفتیم زنگ تفریح غذا خوردیم و ...
همه بهم نگاه میکردن که با کوک دست داده بودیم از جلوشون میرفتیم
پایان ویو ا.ت
ویو کوک
از وقتی اومدم کلاس و میز ا.ت نشستم بهم از این ب بعد خوش گذرونی بود نمیدونم چرا...
ولی خیلی مهربون ب نظر میومد ..
بعد زنگ تفریح دیگه جدا شدیم من رفتیم کلاس و ب فکر افتاده بودم ..
پایان ویو کوک
ویو ا.ت
جداشدیم رفتم یکم تمرین کردم که چجوری برم استیج بخونم
~~~~~~~~~~
وقتی داشتم میخوندم سولو اومد باز اذیتم کنه
× هی داری چیکار میکنی ( با عصبانی )
+ به تو چه دارم میخونم
× تو غلط میکنی
ببین الان چجوری تورو اذیت میکنم ( پوز خنده )
اهمنیت ندادم و شروع کردم باز بخونم
دیدم سولو همچیو داغون کرد
+چیکار میکنی بیشعور ( داد)
اهمنیت نداد و رفت ..
پایان ویو ا.ت
ویو کوک
داشتم ب فکر بیوفتم ی جیغ از ا.ت شنیدم
بدو بدو رفتم پیشش داشت گریه میکرد
÷ چی شده ا.ت
+ هیچی نیس ..
÷ بگو
+ میگم هق هیچی نیس هق ( یکم داد )
رفتم از پیشش
دیدم زنگ تفریح تموم شده
رفتیم کلاس ..
پایان ویو کوک
ویو سولو
یه چکی زدم به ا.ت و همچیو داغون کردم اهمنیت ندادم و رفتم
دیدم کوک می رف پیش ا.ت
× وایسا داری کجا میری
÷ به تو چه بیشعور اونجا من دیدم که به ا.ت چک زدی ( داد )
هیچی نگفتم از یه گوشه دیدم که به ا.ت کمک میکرد
با تندی رفتم کلاس سر جام نشستم و به فکر افتادم که ا.ت رو اذیت نکنم باهاش مثلا دوست شم که با کوک باشم بیاد میز من ..
پایان ویو سولو
ویو هانی
وقتی کوک اومد پیش ا.ت و وقتی زنگ تفریح شد رفتم پیش ا.ت
: هی ا.ت چطوری ( خنده )
+ هیچی .. میگم امروز با کوک قرار بزارم ؟؟
: ارررره بابا بزار بزار چشم سولو بسوزه
+ اخه ...
: هیش نمیخوای قرار بزاری چشم سولو بسوزه ؟؟
+ اوهو درست میگی
... پایان ویو هانی
ویو ا.ت
رفتم کلاس زنگ اخر بود وسایلامو برداشتم
بدو بدو رفتم خونه
+ خدایاااااااااااااااااااا این چه روزیههههه من چیکار کردم ( خر ذوق ) با همین لباس پریدم رو تختم یه جیغ ذوقی کردم خوابم برد ..
( صبح )
گوشی الارام رو خاموش کردم زود رفتم صورتمو شستم صبحونمو خوردم از دیروز لباسامو تو تنم بود ی عطری زدم
زود رفتم کلاس خدارو شکر که دیر نشده بود ..
رفتم کلاس سر جام نشستم استادم نبود
هانی اومد پیشم
: هی دختر خوبی
+ زیاااااااااادی خوبم از دیروز خر ذوق کرده بودم
:جررررر دیدی خوش میگذره
استاد اومد هانی رفت سرجاش بعد درس زنگ تفریح شد
: دخترررر برو پیشش بگو باهام قرار میزاری
+ بابا خجالت میکشمممممم
: برو بابا
رفتم پیشش
+ اممم بامن قرار میز...میزاری ؟؟ ( خجالتی)
÷ ها ؟ قرار ؟ اره ( خنده )
+ ممممممممممرررررررررررررررررررررسییییییییییییییی ( خنده)
بدو بدو رفتم پیش هانی
: ایییییول ( خنده)
رفتیم کلاس زنگ اخر بودم وسایلامو برداشتم رفتم خونه یه جیغ خوشحالی کشیدم لباس مدرسه ایمو گذاشتم کمدم و یه لباس جدیدمو پوشیدم (عکسشو میزارم ) گوشیمو برداشتم دیدم یه پیام اومده ( سلام ا.ت منم کوک امشب ساعت ۶ عصر بیا پارک .. )
دیگه از ذوق گذشته بود
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
۶ شده بود رفتم لباس شیک و مجلسیمو برداشتم ( عکسشو میزارم ) رفتم پارک .. سلام کردیم رفتیم کنار دریا یکم احساساتی شدم و ..
و یکم حرف زدیم ۹ شب بود
÷ بروسونمت
+ نه مرسی ( لبخند )
÷ خجالت نکش ( خنده)
رفتم سوار شدم منو تا دم خونه رسوند
+ مرسی دگ پیاده میشم ( لبخند)
÷ خواهش
+من برم بای
÷بای ا.ت ^^
تماااااااااااااااااااام شد
امیدوارم خوشتون بیاد •~•
بای ... ^^
۲.۳k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.