ویو کوک
ویو کوک
آماده شدم و رفتم فروشگاه برای ات کلی خوراکی خریدم داشتم میرفتم خونه که گفتم یه سر پیتزا بخرم رفتم پیتزا هم خریدم رفتم عمارت
ویو ات صدای در اومد دیدم کوک اونجاست و دستش پره خوراکی بوود خرذوق شدم بغلش کردم که دیدم پیتزا هم خریده
ات = مرسی کوکی
کوک = کوکی ؟
ات = ببخشید دیگه نمیگم کوکی
کوک = ات میشه منو کوکی صدا کنی انطوری خیلی بهتره تو رو نمیدونم ولی من که خر ذوق شدم
ات = جدی هوراااا
یه فیلم گذاشتم و با کوک نشستم دیدم وسطهای فیلم بود که سرونو گذاشتم رو شونه کوک
ویو کوک
وقتی سرشو رو شونم گذاشت انگار دنیا رو بهم دادن خیلی خوشحال بودم ( یع نکته که کوک گوشی یا لبتاپ به ات نمیداد میترسید فرار کنه )
دستم رو سرش کشیدم و نازش کردم
سه ماه بعد
کوک = بیدار میشی قشنگم صبح شده
ات = بزار بخوابم
زیر چشمی نگاه کردم دیدم کوک تلفنش زنگ خورد و بهم گفت که باید بره
ویو کوک
تلفن رو جواب دادم و با دیدن اسمش اخم هام رفا تو هم جواب دادم که گفت
آماده شدم و رفتم فروشگاه برای ات کلی خوراکی خریدم داشتم میرفتم خونه که گفتم یه سر پیتزا بخرم رفتم پیتزا هم خریدم رفتم عمارت
ویو ات صدای در اومد دیدم کوک اونجاست و دستش پره خوراکی بوود خرذوق شدم بغلش کردم که دیدم پیتزا هم خریده
ات = مرسی کوکی
کوک = کوکی ؟
ات = ببخشید دیگه نمیگم کوکی
کوک = ات میشه منو کوکی صدا کنی انطوری خیلی بهتره تو رو نمیدونم ولی من که خر ذوق شدم
ات = جدی هوراااا
یه فیلم گذاشتم و با کوک نشستم دیدم وسطهای فیلم بود که سرونو گذاشتم رو شونه کوک
ویو کوک
وقتی سرشو رو شونم گذاشت انگار دنیا رو بهم دادن خیلی خوشحال بودم ( یع نکته که کوک گوشی یا لبتاپ به ات نمیداد میترسید فرار کنه )
دستم رو سرش کشیدم و نازش کردم
سه ماه بعد
کوک = بیدار میشی قشنگم صبح شده
ات = بزار بخوابم
زیر چشمی نگاه کردم دیدم کوک تلفنش زنگ خورد و بهم گفت که باید بره
ویو کوک
تلفن رو جواب دادم و با دیدن اسمش اخم هام رفا تو هم جواب دادم که گفت
۱.۹k
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.