part 8
(لونا)
دیشب از گریه زیاد خوابم برد بیدار شدم رفتم یه قهوه برا خودم درست کردم زنگ در خورد رفتم درو باز کردم دیدم دخترا اومدن
آکاری: دختر چیکار کردی با خودت یه ساله ندیدمت
لونا: حالا بیاین تو
رونا بغلم کرد گفت :ببخشید
لونا: عیب نداره حالا که فکر میکنم حق با تو بود من گوش ندادم
رزی: ماموریت فعلا بهت نمیدم
لونا: چرا؟
کورالین: تا نگی چیشده از ماموریت خبری نی
لونا: باش ....(درحاله تعریف کردنه قضیه)
آکاری: اَی آدم زرنگ
رزی: مرتیکه+»#@&+)۸
کورالین: هعی
آکاری: رونا تو با سه تا اکس قبلیت چیکار کردی
رونا: چرا بحثو میکشی سمت من
آکاری: بگو دیگه
رونا: هر سه تا اکسای قبلیم از کشور رفتن ... جهنمو جلوی چشم خودشون و فامیلاشون اوردم
لونا: هیچ وقت یادم نمیره😂
کورالین: بچه ها بریم خرید؟
همه:آره
لونا:چیزه
رونا: زر نزن آماده شو بریم
لونا: اوک
لونا لباسشو پوشید(اسلاید دو )
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
پارت بعد فردا شب
دیشب از گریه زیاد خوابم برد بیدار شدم رفتم یه قهوه برا خودم درست کردم زنگ در خورد رفتم درو باز کردم دیدم دخترا اومدن
آکاری: دختر چیکار کردی با خودت یه ساله ندیدمت
لونا: حالا بیاین تو
رونا بغلم کرد گفت :ببخشید
لونا: عیب نداره حالا که فکر میکنم حق با تو بود من گوش ندادم
رزی: ماموریت فعلا بهت نمیدم
لونا: چرا؟
کورالین: تا نگی چیشده از ماموریت خبری نی
لونا: باش ....(درحاله تعریف کردنه قضیه)
آکاری: اَی آدم زرنگ
رزی: مرتیکه+»#@&+)۸
کورالین: هعی
آکاری: رونا تو با سه تا اکس قبلیت چیکار کردی
رونا: چرا بحثو میکشی سمت من
آکاری: بگو دیگه
رونا: هر سه تا اکسای قبلیم از کشور رفتن ... جهنمو جلوی چشم خودشون و فامیلاشون اوردم
لونا: هیچ وقت یادم نمیره😂
کورالین: بچه ها بریم خرید؟
همه:آره
لونا:چیزه
رونا: زر نزن آماده شو بریم
لونا: اوک
لونا لباسشو پوشید(اسلاید دو )
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
پارت بعد فردا شب
۳.۳k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.