همه مثل هم 👥
همه مثل هم 👥
پارت 30
از زبان ادمین:
لونا از هیچی خبر دار نیست هیچی نمیدونه قراره یه مسولیت بزرگی رو به عهده بگیره و این قراره ناخوشایند باشه.
خلاصه که همه اشتباهاتی توی زندگی میکنند مثل ازدواج ولی از سختی های بعدش خبر دار نیستن .
*چطور به این روز افتادی لونا؟
÷خب من توی دستشویی بودم که یهو سرگیجه و حالت تهوع گرفتم و بعد هیچی یادم نمیاد
¢من خیلی نگرانم میرم دکتر خبر کنم
همه: باشه
+خب لونا ما میخواستیم بعد از اینکه از دستشویی اومدی تو رو بترسونیم
×چون کِرمِمون گرفته بود.
€ولی دیگه تو اینجوری شدی و وقتی لینا متوجه شد حالش خیلی بد شد.
÷لازم نبود بخاطر من انقدر به خودتون زحمت بدین دخترا
+یعنی چی این وظیفه ما هست
¢من اومدم
علامت دکتر (👩⚕)
👩⚕سلام خانم کیم لونا
÷منو با اون فامیل صدا نکن ( زمزمه کرد)
👩⚕ببخشید؟
÷هیچی
+خانم دکتر خال خواهرم چطوره؟
👩⚕خب باید بگم که با این حا خواهرتون باید بگم که.....
.................................................. ببخشید که پارت هارو نزاشتم اینترنت نداشتم برای همین یه پارت دیگه هم میزارم بای بای
پارت 30
از زبان ادمین:
لونا از هیچی خبر دار نیست هیچی نمیدونه قراره یه مسولیت بزرگی رو به عهده بگیره و این قراره ناخوشایند باشه.
خلاصه که همه اشتباهاتی توی زندگی میکنند مثل ازدواج ولی از سختی های بعدش خبر دار نیستن .
*چطور به این روز افتادی لونا؟
÷خب من توی دستشویی بودم که یهو سرگیجه و حالت تهوع گرفتم و بعد هیچی یادم نمیاد
¢من خیلی نگرانم میرم دکتر خبر کنم
همه: باشه
+خب لونا ما میخواستیم بعد از اینکه از دستشویی اومدی تو رو بترسونیم
×چون کِرمِمون گرفته بود.
€ولی دیگه تو اینجوری شدی و وقتی لینا متوجه شد حالش خیلی بد شد.
÷لازم نبود بخاطر من انقدر به خودتون زحمت بدین دخترا
+یعنی چی این وظیفه ما هست
¢من اومدم
علامت دکتر (👩⚕)
👩⚕سلام خانم کیم لونا
÷منو با اون فامیل صدا نکن ( زمزمه کرد)
👩⚕ببخشید؟
÷هیچی
+خانم دکتر خال خواهرم چطوره؟
👩⚕خب باید بگم که با این حا خواهرتون باید بگم که.....
.................................................. ببخشید که پارت هارو نزاشتم اینترنت نداشتم برای همین یه پارت دیگه هم میزارم بای بای
۴.۲k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.