P1
P1
ویو هوپی
هوپی. اوهوم*اروم*
سولهی. بریم
یونگی. بریم
بعد رفتن اونا از روی تخت بلند شدم و رفتم دستشویی تا هم آبی به دست و صورتم بزنم هم ی بهونه جور کنم برای بیرون رفتن
بعد 2 مین از دستشویی اومدم بیرون و رفتم پایین
هوپی. صبح بخیر*اروم_مظلوم*
روم نبود برم پیششون اما با اشاره اون گوربه رفتم و سر میز نشستم ولی چیزی نخوردم که یکی شون گفت:
جین. چرا چیزی نمیخوری؟
که همه سراشون رو اوردن بالا و بعد نگاه کردن به هم نگاه من کردن و منتظر نگاه کردن*چه نگاه تو نگاهی شد😂*
هوپی. اخه.... من هنوز شمارو نمیشناسم چطور باید بهتون اعتماد کنم؟
سولهی. پس چطور دیشب آب رو از دست یونگی گرفنی و خوردی؟*سعی در خنده*
یونگی.مگه دستم بهت نرسه*با اشاره به سولهی گفت*
بعد حرف اون دختر یونگی با اشاره بهش چیزی گفت که زد زیر خنده هنوز به اون دختره هم اعتماد نداشتم ولی برای اینکه دلش رو به دست بیارم و بتونم با استفاده ازش فرار کنم مجبور بودم بهش بگم نونا
هوپی. نونا تو از کجامیدونی؟*همه حرفاش ارومن*
سولهی. عکستون رو دارم
بعد گوشیش رو دراورد و نشون همه داد
ته. پشماممممم
کوک. هیونگ این توعی
جیمین. واوووووووووو
یونگی. دردددددددددد
سولهی. خخخخخخخخخ*خنده شدید*
یونگی. من تورو میکشمممممممممم
سولهی. الفرارررررررررررررر*فرار کرد*
سولهی فرار کرد و اون گوربه هم دنبالش مثل تام و جری افتادن دنبال هم و آخرشم اون پسره که شبیه کوالا*فکر کنم بدونید کیو میگه*بود از هم جداشون کرد و برگشتن سر میز
بفرمایید اینم از پارت بعد کامنت بزاریددددددددددددد
ویو هوپی
هوپی. اوهوم*اروم*
سولهی. بریم
یونگی. بریم
بعد رفتن اونا از روی تخت بلند شدم و رفتم دستشویی تا هم آبی به دست و صورتم بزنم هم ی بهونه جور کنم برای بیرون رفتن
بعد 2 مین از دستشویی اومدم بیرون و رفتم پایین
هوپی. صبح بخیر*اروم_مظلوم*
روم نبود برم پیششون اما با اشاره اون گوربه رفتم و سر میز نشستم ولی چیزی نخوردم که یکی شون گفت:
جین. چرا چیزی نمیخوری؟
که همه سراشون رو اوردن بالا و بعد نگاه کردن به هم نگاه من کردن و منتظر نگاه کردن*چه نگاه تو نگاهی شد😂*
هوپی. اخه.... من هنوز شمارو نمیشناسم چطور باید بهتون اعتماد کنم؟
سولهی. پس چطور دیشب آب رو از دست یونگی گرفنی و خوردی؟*سعی در خنده*
یونگی.مگه دستم بهت نرسه*با اشاره به سولهی گفت*
بعد حرف اون دختر یونگی با اشاره بهش چیزی گفت که زد زیر خنده هنوز به اون دختره هم اعتماد نداشتم ولی برای اینکه دلش رو به دست بیارم و بتونم با استفاده ازش فرار کنم مجبور بودم بهش بگم نونا
هوپی. نونا تو از کجامیدونی؟*همه حرفاش ارومن*
سولهی. عکستون رو دارم
بعد گوشیش رو دراورد و نشون همه داد
ته. پشماممممم
کوک. هیونگ این توعی
جیمین. واوووووووووو
یونگی. دردددددددددد
سولهی. خخخخخخخخخ*خنده شدید*
یونگی. من تورو میکشمممممممممم
سولهی. الفرارررررررررررررر*فرار کرد*
سولهی فرار کرد و اون گوربه هم دنبالش مثل تام و جری افتادن دنبال هم و آخرشم اون پسره که شبیه کوالا*فکر کنم بدونید کیو میگه*بود از هم جداشون کرد و برگشتن سر میز
بفرمایید اینم از پارت بعد کامنت بزاریددددددددددددد
۳.۲k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.