سیه چشمانِ گشاده‌ی عریان

نگاهِ جاریِ فرورفته‌ی رود

در چشمانِ گشاده‌ی سنگ‌هایِ خاکستری

لب به موسیقی گُزیده بود.

هیاکل ابرهای بزرگ

در خمیرمایه‌ی مِهرِ چشمانِ مخملیِ آسمان

عکاسی می‌شدند.

و وسعتِ زمینِ سبزی

درسیه چشمانِ گُشاده‌ی عریانِ پسرکی

جامه‌ای از مهر برتن کرده بود.
نویسنده:مرضیه نادم
#رود
#نوشتن
#زمین
#نویسنده
#نویسنده_و_شاعر
#مرضیه_نادم
دیدگاه ها (۰)

کتاب‌های به چاپ رسیده‌ام

در من شهری خفته‌ستوپرنده‌‌ای مسلول اندیشه‌ی آزاده‌ای سپید را...

الهیکه امروزقلبت فقط جایگاهی باشد برای مهربانی💐و زندگیت سرشا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط