fake
پ.ک؛سلام پسر گلم
کوک:سلام بابایی خوبی
پ.ک:آره پسرم خوبم میخواستم یچیزی بهت بگم
کوک:بگو بابایی
پ.ک:من میخوام مدیریت شرکت paradise بزارم بر عهده تو
کوک:آخه بابا من تازه ۱۹ سالم شده و خیلیم بی تجربم
پ.ک:آخه پسرم ما مدیرا که از شکم مامانمون با تجربه بیرون نیومدیم من خودم تازه ۱۸ سالم شده بود که مدیر شرکت شدم کلی سختی کشیدم و کلی تجربه کسب کردم
کوک:باشه بابا ولی مطمئنی من میتونم و آماده ام
پ.ک:تو آماده تر از هر کس دیگه ای هستی
کوک:اوکی پس قبوله
پ.ک:فقط کوک
کوک:جانم بابایی
پ.ک:باید کلویی رو بکنی منشی مخصوص خودت
کوک:آخه بابا کلویی
پ.ک:مگه کلویی چشه خیلیم خوبه
کوک:هوففففف باشه
..................
ا/ت:مامان من با دوستام دارم میرم بیرون احتمال زیادم شب خونه نیام اگه نیومدم رفتم پیش مینجی
م.ت:باشه دخترم مواظب خودت باش
ا/ت: چشم مامانی بوس بهت بابایی خدافظ
پ.ت:خداحافظ گلم (خداحافظ ای گلم جای دیگه قرار دارم)
...............
ویو کلویی
جان جان بالاخره نقشم جواب داد و کوک منو میکنه منشی خودش بعدش من همش لباس باز میپوشم و خودمو میمیچسبونم بهش تا عاشقم شه
...............
ا/ت ویو
بچه ها پیشنهاد دادن بریم بار منم قبول کردم اونجا یه پسره رو دیدم خیلی خوشگل بود و چون زیادی خورده بودمو مست بودم رفتم سمتش و ..............
کوک:سلام بابایی خوبی
پ.ک:آره پسرم خوبم میخواستم یچیزی بهت بگم
کوک:بگو بابایی
پ.ک:من میخوام مدیریت شرکت paradise بزارم بر عهده تو
کوک:آخه بابا من تازه ۱۹ سالم شده و خیلیم بی تجربم
پ.ک:آخه پسرم ما مدیرا که از شکم مامانمون با تجربه بیرون نیومدیم من خودم تازه ۱۸ سالم شده بود که مدیر شرکت شدم کلی سختی کشیدم و کلی تجربه کسب کردم
کوک:باشه بابا ولی مطمئنی من میتونم و آماده ام
پ.ک:تو آماده تر از هر کس دیگه ای هستی
کوک:اوکی پس قبوله
پ.ک:فقط کوک
کوک:جانم بابایی
پ.ک:باید کلویی رو بکنی منشی مخصوص خودت
کوک:آخه بابا کلویی
پ.ک:مگه کلویی چشه خیلیم خوبه
کوک:هوففففف باشه
..................
ا/ت:مامان من با دوستام دارم میرم بیرون احتمال زیادم شب خونه نیام اگه نیومدم رفتم پیش مینجی
م.ت:باشه دخترم مواظب خودت باش
ا/ت: چشم مامانی بوس بهت بابایی خدافظ
پ.ت:خداحافظ گلم (خداحافظ ای گلم جای دیگه قرار دارم)
...............
ویو کلویی
جان جان بالاخره نقشم جواب داد و کوک منو میکنه منشی خودش بعدش من همش لباس باز میپوشم و خودمو میمیچسبونم بهش تا عاشقم شه
...............
ا/ت ویو
بچه ها پیشنهاد دادن بریم بار منم قبول کردم اونجا یه پسره رو دیدم خیلی خوشگل بود و چون زیادی خورده بودمو مست بودم رفتم سمتش و ..............
۱۲.۰k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.