پارت شش و هفت عشق

پارت شش«عشق»
ات درحال لباس عوض کردن جوری که بالا تنه فقط سوتین داره و پایین تنه یه شلوارکه کوک میاید تو
ات ای بیشعور منحرف گمشو بیروننننننننن
کوک اممممممم
ات امم زهر مار برو بیرون
کوک همینجا میمانیمممممم
ات نمیمانی
کوک میمانم
ات یاا برو بیرون
کوک حرف بزرگتر انجامش واجب تره ها حرف گوش بده لجباز میشینم همینجا نگا میکنم
ات هوففففف.......... کوشششششش
کوک چی کوش
ات پیراهنم کوشششش
کوک کدوم
ات کدومو، زهرمار..... وایسا تو کل لباسامو زیرو رو کردی
کوک ارخ از پایین تنه تا بالا تنه
ات هعی گوزگار عاها پیداش کردم
پیراهن پوشید با شلوار بگ
ات خوبه
کوک محو ات
ات انالیز تموم! چیشد بگو خوبه یانه
کوک خوب نی
ات جانننن
کوک عالیه
ات باید برینه تو احساساتم بعد بناله
کوک احساسات اشیا نیستن که برینم روشون
ات سوسماست
کوک خابم میاد
ات مگه تو میخابی
کوک میدونی دو رگه ام انسان و خوناشام برای همین میتونم یخابم
ات پشمام منم دو رگه امریکایی و کره ایم
کوک عه
کوک بیا بخوابیم
ات باشه خمیازه میکشه
رفتن کنار هم خوابیدن ولی خود به خود داخل خواب همدیگه رو بغل کردن و اینکه صورتاشون یجورایی یه سانت فاصله داشت
کوک و ات باهم بیدار شدن ات که خواست بپره هوا ولی خب کوک نگرش داشت و همو بوسیدن یاع یاععع
بعد پنج دیقه
ات چرا بوسیدیم یاا اولین بوسمو گرفتیییییی
کوک خوب گرفتم بعدشمتث چرا همگاری کردی؟؟؟
ات خخخب خبب هییچی
کوک بگو ات
ات گفتم هیچی
کوک این خب گفتنت اخر یه چیزی داره ها
ات گفتم هیچیییی
کوک اگه نگی دیگه نمیتونی راه بری
ات باشه میگویم
کوک منحرف بدبخت منظورم اون نبود
ات باشه باشه میگم یه شرط داره
کوک بنال
ات روبه رو هم بگیم
کوک باشه
ات و کوک......


پارت هفت«عشق»
ات و کوک یکیو دوست دارم
کوک کیو دوس داری دیوث
ات تو رو دوش دالم کیوت
کوک ووویییی کیوت خرر
کوک منم تو رودوس دارم
ات ذوقققققق
کوک وییی بغلش کرد بردتش داخل پزیرایی
ات من غذا درست میگنم
کوک چچی
ات دستو پا ندارم درست میکنم
کوک باشه
ات درحال درست کردن کیمباب
کوک چیه این ماهی خامه
ات اره سوشیه اسمش کیمبابه
کوک اوهوم
وقتی خوردن
کوک و ات یامییییییی
کوک الو بله بفرمایید سرد خونه واسه فرستادن جسد پارک جسمسن تماس گرفتین خنده
ات که جر خورد افتاد روی زمین گوشی کوک روی بلند گوعه
جیمین بله اومدم بگم که جسد جیمینو یه جا دیگه فرستادیم میخایم جسد کوک رو بفرستیم اینجا
ات یااااا جسد خودتو بفرستن سرد خونه بیشعور
کوک که جر خورد از خنده
جیمین رل زدی بیشعور نگفتی
کوک نه داداش نامزدیم
ات گوه میخوره دوس دخترشم زر میزنه
جسمین یکی مث خودت گیرت اومد
جیمین برادر بنده پشت درم
کوک باز این جوجه اومد
جیمین جوجه عمته لوله کش
کوک و ات خط کش
جیمین اقا بیا این درو باز کن تا قهوه ایت نکردم
ات اومدممممم
جیمین قط کرد
کوک دیگه واسه مزاحم تلفنی کارمون حله ات برو مث ادم لباس بپوش تا به جیمین بگم خبر مرگش بیاد تو
ات باشه