کاش بودی...
_کاش بودی..
+اما من که همینجام عزیزم.
_نه.. کاش بودی. کاش فقط برای من بودی. نه فقط کنارم. کاش مال من بودیو میتونستم دستاتو بگیرمو آزادانه داد بزنم و بگم این آدم مال منه..
ولی من هیچ وقت نداشتمت تهیونگ..
چشم هاشو بست و اشکاش سرازیر شد ، وقتی چشماش رو باز کرد دیگ تهیونگ جلوش نبود.
آره جونگکوک خیلی وقت بود توَهم میزد که تهیونگ کنارشه..
_کاش هیچوقت ب خاطر حال بد من سوار اون ماشین کوفتی نمیشدی ، کاش قبل از اینا بهت میگفتم عاشقتم ، میگفتم نمیتونم ب عنوان ی دوست ببینمت..
قبل اینکه تو اون تصادف کوفتی...))))
+اما من که همینجام عزیزم.
_نه.. کاش بودی. کاش فقط برای من بودی. نه فقط کنارم. کاش مال من بودیو میتونستم دستاتو بگیرمو آزادانه داد بزنم و بگم این آدم مال منه..
ولی من هیچ وقت نداشتمت تهیونگ..
چشم هاشو بست و اشکاش سرازیر شد ، وقتی چشماش رو باز کرد دیگ تهیونگ جلوش نبود.
آره جونگکوک خیلی وقت بود توَهم میزد که تهیونگ کنارشه..
_کاش هیچوقت ب خاطر حال بد من سوار اون ماشین کوفتی نمیشدی ، کاش قبل از اینا بهت میگفتم عاشقتم ، میگفتم نمیتونم ب عنوان ی دوست ببینمت..
قبل اینکه تو اون تصادف کوفتی...))))
۳.۳k
۰۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.