دنیای شیاطین ۶
هعی بعد مدت ها سلام😂
اون هیونگ شیک بود یکیم پشت سرش چی؟اون کیم بوم بود باهاش
ا.ت. هواسا اونا چرا دارن میان اینجا؟
هواسا.نمیدونممم
هیونگ شیک.هاییی لیدیا
بوم.نچ نچ یعنی واقعا که میای و به ما سر نمیزنی
هیونگ.میدون ی چند وقته ندیدمت ا.تت
ا.ت.خاک به سرم از کجا فهمیدینن وای حالا اروم باشین و به کسی نگین اگر بگین میدونین چی میشه دیگه؟
بوم.۱-ما دوستای صمیمی بودیم مطمئن باش بقیه هم تا الان فهمیدن۲_چرا بقیه نفهمن۳_بله میدونیم حافظه ی مارو پاک میکنی[یه توضیحی ا.ت نمیتونه حافظه بعضیا رو مث داداشاش و هواسا پاک کنه اما حافظه بعضیارو میتونه پاک کنه]
ا.ت. فوضولیش به شما ها نیومده بعدشم خوبه که میدونین
هیونگ شیک.یاااا کثافت یعنی نمیخوای بگی دلت برامون تنگ شده؟
ا.ت.تنگ شده بود ولی یادتون نره من میتونستم شماها رو ببینم
بوم.چییی یعنی حتی تو حمومم؟[داد]
ا.ت.خفه شووووووو[داد]
هواسا.بچه ها همه دارن نگاه میکنن بسته
ا.ت.همش تقصیر توعه گوز باقالییی
بوم.بسه عه کوچولو گوزو
هیونگ شیک.بس کنین بچه ها بسه ا.ت ميگما میشه بیایم به سرزمینت؟
ا.ت.مطمئنین؟
هیونگ شیک و بوم.اره
ا.ت.گایز اونجا رو خونه دومتون بدونین راحت باشین مجوزتونو صادر میکنم هروقت خواستین بیاین
بوم.قربونت بشممم
ا.ت.بسه حالا هم برین تا بقیه شک نکردن راستی واسه امشبم آماده باشین قراره بترکونیم 😈
هیونگ شیک.چی وایسا ببینم امشب که جشن......نگو میخوای دیوونه بازی دربیاری
ا.ت. زدی تو هدف
بوم.من که پایم ولی مواظب باش واسه بعدا هم چیزی جا بزاری
ا.ت.حتما........
_پرش زمانی به خونه_
ا.ت.هواسااا
هواسا.هوم؟
ا.ت.بیا یه لباس برازندازمه انتخاب کن
هواسا.والا لباسای برندازت اوم بصبر ببینم
ا.ت. زود
هواسا.مرضضض
ا.ت. فک کنم دوست داری چشای قرمزمو ببینی نه؟
هواسا.اهم خب من برم
ویو املی
هواسا لباسو به ا.ت داو ا.ت فوق العاده زیبا شده بود مث جواهر میدرخشید
هواسا هم دست کمی نداشت معلومه ستاره های امشب این دو نفر هستن
ا.ت با لبخندی به لب به سمت قصری که چندین ساله ازش دور بوده راه افتاد این قصر خاطرات افتضاحیو به یادش می اورد اما چه میشه کرد؟
فقد خدا میدونه امشب قراره چه اتفاقی بی افته
اون هیونگ شیک بود یکیم پشت سرش چی؟اون کیم بوم بود باهاش
ا.ت. هواسا اونا چرا دارن میان اینجا؟
هواسا.نمیدونممم
هیونگ شیک.هاییی لیدیا
بوم.نچ نچ یعنی واقعا که میای و به ما سر نمیزنی
هیونگ.میدون ی چند وقته ندیدمت ا.تت
ا.ت.خاک به سرم از کجا فهمیدینن وای حالا اروم باشین و به کسی نگین اگر بگین میدونین چی میشه دیگه؟
بوم.۱-ما دوستای صمیمی بودیم مطمئن باش بقیه هم تا الان فهمیدن۲_چرا بقیه نفهمن۳_بله میدونیم حافظه ی مارو پاک میکنی[یه توضیحی ا.ت نمیتونه حافظه بعضیا رو مث داداشاش و هواسا پاک کنه اما حافظه بعضیارو میتونه پاک کنه]
ا.ت. فوضولیش به شما ها نیومده بعدشم خوبه که میدونین
هیونگ شیک.یاااا کثافت یعنی نمیخوای بگی دلت برامون تنگ شده؟
ا.ت.تنگ شده بود ولی یادتون نره من میتونستم شماها رو ببینم
بوم.چییی یعنی حتی تو حمومم؟[داد]
ا.ت.خفه شووووووو[داد]
هواسا.بچه ها همه دارن نگاه میکنن بسته
ا.ت.همش تقصیر توعه گوز باقالییی
بوم.بسه عه کوچولو گوزو
هیونگ شیک.بس کنین بچه ها بسه ا.ت ميگما میشه بیایم به سرزمینت؟
ا.ت.مطمئنین؟
هیونگ شیک و بوم.اره
ا.ت.گایز اونجا رو خونه دومتون بدونین راحت باشین مجوزتونو صادر میکنم هروقت خواستین بیاین
بوم.قربونت بشممم
ا.ت.بسه حالا هم برین تا بقیه شک نکردن راستی واسه امشبم آماده باشین قراره بترکونیم 😈
هیونگ شیک.چی وایسا ببینم امشب که جشن......نگو میخوای دیوونه بازی دربیاری
ا.ت. زدی تو هدف
بوم.من که پایم ولی مواظب باش واسه بعدا هم چیزی جا بزاری
ا.ت.حتما........
_پرش زمانی به خونه_
ا.ت.هواسااا
هواسا.هوم؟
ا.ت.بیا یه لباس برازندازمه انتخاب کن
هواسا.والا لباسای برندازت اوم بصبر ببینم
ا.ت. زود
هواسا.مرضضض
ا.ت. فک کنم دوست داری چشای قرمزمو ببینی نه؟
هواسا.اهم خب من برم
ویو املی
هواسا لباسو به ا.ت داو ا.ت فوق العاده زیبا شده بود مث جواهر میدرخشید
هواسا هم دست کمی نداشت معلومه ستاره های امشب این دو نفر هستن
ا.ت با لبخندی به لب به سمت قصری که چندین ساله ازش دور بوده راه افتاد این قصر خاطرات افتضاحیو به یادش می اورد اما چه میشه کرد؟
فقد خدا میدونه امشب قراره چه اتفاقی بی افته
۷.۳k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.