فیک جنون فصل ۲
پارت ۱۰☆☆☆☆☆
وقتی جین مهره ها رو چید و بازیو شروع کردیم یه دفه یکی از کار کن های آموزشگاه وارد سالن شد
؛چی شده مرد چرا انقد آشفته ای
&قربان ببخشید ولی همون طور که گفته بودید دوباره دنبال جک رفتم و مکالمش رو با آقای تهیونگ شنیدم گفتش که قراره بمب رو به کس دیگه ای بده
+چی؟
+خودت شنیدی
&بله خانم
+متمعنی
&بله
بعد بقیه رو دیدم که باقیافه هایی ناراحت از اینکه به حرف من گوش ندادن نگاهم میکردن بلند اسم تهیونگ رو فریاد زدم
+همین الان میریم سراغش
!بهتره آروم باشی با عصبانیت چیزی حل نمیشه
+خفه شو جیهوپ
-منم میام
+نه یونگی تو برو خونه
-آخه
داد زدم
+گفتم برو خونه
سرش رو انداخت پایین و گفت
-خیل خوب
بدون گفتن حرف دیگه ای در سالن رو باز کردم و پشت ماشین نشستم جین ام روی صندلی کمک راننده نشست و جیهوپ ام پشت نشست پام رو روی گاز گزاشتم و تا ته فشار دادم
همش حرف های نامجون توی سرم مرور میشد
چرا بهش گوش نکردم تقصیر من بود تمام اینا با دست خودم بمب رو به کسی دادم که معلوم نیست قراره باهاش چه کاری بکنه
از توی آینه ماشین به جیهوپ نگاه کردم که ناخون های دستش رو لای دندون هاش میچرخوند و استرس داره
چرا باید استرس داشته باشه
داشتم بهش نگاه میکردم تا صدای جیهوپ در اومد
!به چپ بپیچ
+اوهوم
خوب اون تنها کسی بود که جای دقیق تهیونگ رو میدونست پس لازم نبود توی سایت تهیونگ رو پیدا کنیم
!همینجاست
ماشین رو پارک کردم و ازش پیاده شدم
اسلحه رو توی دستم گرفتم و ضامنش رو باز کردم
در رو محکم کوبیدم یه مرد قد بلند در رو باز کرد بدون حرفی یه تیر توی سرش زدم و از روش رد شدم و سوار آسانسور شدم
بعد بیرون اومدن از آسانسور توی قفل دری که رو بروم بود شلیک کردم تا باز بشه بعد تهیونگ رو دیدم که از روی صندلی بلند شد و با تعجب نگاهم میکرد
یقشو گرفتم و محکم به دیوار کوبیدم
+مرتیکه عوضی با من بازی میکنی
"چ چی میگی
+هااااش دیگه فیلم بازی نکن بگو ببینم جک بمب رو به کی داد
"نمیدونم
+پس نمیدونی؟
"نه نمیدونم
بقیه وارد اتاق شدن
!هی رزا آروم باش
یقه تهیونگ رو دوباره گرفتم و روی مبل پرتش کردم و بالا سرش وایستادم
+تو خیانتکار عوضی
"به من میگی خیانتکار جیهوپ چی همونی که خیلی باهاش جیک تو جیک شدی
+چی میگی برا خودت
"اونم همه چیو میدونست از اول
بعد به جیهوپ نگاه کردم
+راست میگه؟
!من ..متاسفم
+عالیه. همتون به من خیانت کردین
رو به تهیونگ فریاد زدم
+بگو بمب رو به کی دادین
"نمیدونممم به خدا نمیدونم فقط جک گفت که به یکی دیگه میدتش
+آدرس جک رو بده
"روی میز یه کاغذه اونجا نوشتمش
+نحس عوضی
بعد سمت میز رفتم و کاغذ رو برداشتم
بعد کمی مکس و خوندن برگه گفتم
+بریم
بعد از خونه تهیونگ بیرون اومدیم و سوار ماشین شدیم و به سمت لوکیشن جک رفتیم
گایز ببخشید خیلی وقته پارت نزاشتم این امتحانا هی عقب جلو میشد همش در حال خوندن بودم
وقتی جین مهره ها رو چید و بازیو شروع کردیم یه دفه یکی از کار کن های آموزشگاه وارد سالن شد
؛چی شده مرد چرا انقد آشفته ای
&قربان ببخشید ولی همون طور که گفته بودید دوباره دنبال جک رفتم و مکالمش رو با آقای تهیونگ شنیدم گفتش که قراره بمب رو به کس دیگه ای بده
+چی؟
+خودت شنیدی
&بله خانم
+متمعنی
&بله
بعد بقیه رو دیدم که باقیافه هایی ناراحت از اینکه به حرف من گوش ندادن نگاهم میکردن بلند اسم تهیونگ رو فریاد زدم
+همین الان میریم سراغش
!بهتره آروم باشی با عصبانیت چیزی حل نمیشه
+خفه شو جیهوپ
-منم میام
+نه یونگی تو برو خونه
-آخه
داد زدم
+گفتم برو خونه
سرش رو انداخت پایین و گفت
-خیل خوب
بدون گفتن حرف دیگه ای در سالن رو باز کردم و پشت ماشین نشستم جین ام روی صندلی کمک راننده نشست و جیهوپ ام پشت نشست پام رو روی گاز گزاشتم و تا ته فشار دادم
همش حرف های نامجون توی سرم مرور میشد
چرا بهش گوش نکردم تقصیر من بود تمام اینا با دست خودم بمب رو به کسی دادم که معلوم نیست قراره باهاش چه کاری بکنه
از توی آینه ماشین به جیهوپ نگاه کردم که ناخون های دستش رو لای دندون هاش میچرخوند و استرس داره
چرا باید استرس داشته باشه
داشتم بهش نگاه میکردم تا صدای جیهوپ در اومد
!به چپ بپیچ
+اوهوم
خوب اون تنها کسی بود که جای دقیق تهیونگ رو میدونست پس لازم نبود توی سایت تهیونگ رو پیدا کنیم
!همینجاست
ماشین رو پارک کردم و ازش پیاده شدم
اسلحه رو توی دستم گرفتم و ضامنش رو باز کردم
در رو محکم کوبیدم یه مرد قد بلند در رو باز کرد بدون حرفی یه تیر توی سرش زدم و از روش رد شدم و سوار آسانسور شدم
بعد بیرون اومدن از آسانسور توی قفل دری که رو بروم بود شلیک کردم تا باز بشه بعد تهیونگ رو دیدم که از روی صندلی بلند شد و با تعجب نگاهم میکرد
یقشو گرفتم و محکم به دیوار کوبیدم
+مرتیکه عوضی با من بازی میکنی
"چ چی میگی
+هااااش دیگه فیلم بازی نکن بگو ببینم جک بمب رو به کی داد
"نمیدونم
+پس نمیدونی؟
"نه نمیدونم
بقیه وارد اتاق شدن
!هی رزا آروم باش
یقه تهیونگ رو دوباره گرفتم و روی مبل پرتش کردم و بالا سرش وایستادم
+تو خیانتکار عوضی
"به من میگی خیانتکار جیهوپ چی همونی که خیلی باهاش جیک تو جیک شدی
+چی میگی برا خودت
"اونم همه چیو میدونست از اول
بعد به جیهوپ نگاه کردم
+راست میگه؟
!من ..متاسفم
+عالیه. همتون به من خیانت کردین
رو به تهیونگ فریاد زدم
+بگو بمب رو به کی دادین
"نمیدونممم به خدا نمیدونم فقط جک گفت که به یکی دیگه میدتش
+آدرس جک رو بده
"روی میز یه کاغذه اونجا نوشتمش
+نحس عوضی
بعد سمت میز رفتم و کاغذ رو برداشتم
بعد کمی مکس و خوندن برگه گفتم
+بریم
بعد از خونه تهیونگ بیرون اومدیم و سوار ماشین شدیم و به سمت لوکیشن جک رفتیم
گایز ببخشید خیلی وقته پارت نزاشتم این امتحانا هی عقب جلو میشد همش در حال خوندن بودم
۲۲.۱k
۱۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.