فیک عشق در خطر است: ۳۱
لیا: خب ببین دوست ندارم الکی با کسی. دعوا ولی از همون روزی جیمین اینکارو کرده بود دوباره ی تهیونگ و کوک تحقیق کردم البته همه ی اعضا من فهمیدم که اصلا نگاه تهیونگ فامیلش کیم. خب با اینکه خب ما خانواده کیم و خودش گفت مادر پدر اصلیش اینا نیستند دنبال مادر و پدره اصلیش میگرده میگه من از یه خانواده دزدیدن تهیونگ یادمه منو دزدیدن ولی به روی خودش نمیاره الان مادر و پدره الکیش فکر کنند تهیونگ هیچی یادش نیست اون وقت تهیونگ ۳ سالش بوده
چان یول: اوکی ولی جئون چرا؟
لیا: اسکل تو از من بزرگتری هیچی نمیدونی نگاه عمه رو یادته اونم فامیلش جئون هست خب الان تنها کسی که جئون کوک خب پسره عمه رو می دزدن الان قشنگ داستان زندگی تهیونگ مثل کوک فقط فامیلشون فرق میکنند خب عمو اونم پسرش دزدند تو اصلا به تهیونگ یا کوک شک کردی رفتارا شون قشنگ عین خانواده ماست و اینکه چیزه علامت دارن باید امشب از عمو عمه بپرسم تا ببینم اونا پسر عمو یا پسر عمه ی ما هستن یا نه ازشون میخوام آزمایش بگیرم الان از عمو عمه چند تاره مو می کندم فهمیدی الان شل مغز
چان یول: راست میگی ها به این جاش فکر نکرده بودم خواهره خودمی یعنی الان باید باهاشون مهربون باشم؟
لیا: آره دیگه بریم فیلمم که دیدی بریم بدو
پیش پسرا و دخترا
کوک: وای میترسم الان بخواد مارو بزنه
ته هیون: هه نترس لیا هم چی رو گفت اومدند
چان یول: اوهوم اوهوم خب تهیونگ و کوک به باند فرشتگان مرگ خوش اومدید به الان شما عین داداش های خودم میدونم (لبخند)
جون وو: چیکار کردی لیا چه مهربون
لیا: هیچی همتون به وقتش میفهمی ان من باید برم پیش عمو عمه کار دارم فعلا بای
پیش خانواده
مادر لیا: به به دختره خوشگلم بیا بغلم (لبخند 😊)
لیا: های به همگی اوه حتما مامی خب بس زشته دیگه
بابا لیا: بله دیگه دخترمون بزرگ شده دخترم دنبال کسی میگردی
لیا: آره بابا عمو عمه کجان نیستند.
عمه: عمه جون من اینجام چیکار داری
لیا: سلام عمه جون یه لحظه بیا بیرون بریم توی حیاط کارت دارم مامی عمو اومد بگو بیاد توی حیاط بریم عمه
توی حیاط
عمه: وای لیا داری نگرانم میکنی دختر زود بگو دیگه
لیا: عمه یادته از همون روزی که پسرمون یه جئون دزدند دیگه گفتی بچه نمیخوام
عمه: آره یادمه اون روزه نحس یادمه (بغض)
لیا: عمه گریه نکن خب ببین من دنبال پسر شما گشتم فامیلش مثل خانواده دوم ماست و اگه علامتی خالی داره بگو یا چال گونه؟
عمه: واقعا عمه جون خب چال گونه داره پایین لبش یه خال کم رنگی داره روی کف سمت چپش یه ماه هست رسم خانواده دوم ماست مثل یه ماه خورشید تتو کردند اونم تتو داره
لیا: مرسی کارمو راحت تر کردی یا میشه چند تار موهاتو بهم بدی تا ببرم آزمایش اگه جواب مثبت پس پسرتون اگه نبود
چان یول: اوکی ولی جئون چرا؟
لیا: اسکل تو از من بزرگتری هیچی نمیدونی نگاه عمه رو یادته اونم فامیلش جئون هست خب الان تنها کسی که جئون کوک خب پسره عمه رو می دزدن الان قشنگ داستان زندگی تهیونگ مثل کوک فقط فامیلشون فرق میکنند خب عمو اونم پسرش دزدند تو اصلا به تهیونگ یا کوک شک کردی رفتارا شون قشنگ عین خانواده ماست و اینکه چیزه علامت دارن باید امشب از عمو عمه بپرسم تا ببینم اونا پسر عمو یا پسر عمه ی ما هستن یا نه ازشون میخوام آزمایش بگیرم الان از عمو عمه چند تاره مو می کندم فهمیدی الان شل مغز
چان یول: راست میگی ها به این جاش فکر نکرده بودم خواهره خودمی یعنی الان باید باهاشون مهربون باشم؟
لیا: آره دیگه بریم فیلمم که دیدی بریم بدو
پیش پسرا و دخترا
کوک: وای میترسم الان بخواد مارو بزنه
ته هیون: هه نترس لیا هم چی رو گفت اومدند
چان یول: اوهوم اوهوم خب تهیونگ و کوک به باند فرشتگان مرگ خوش اومدید به الان شما عین داداش های خودم میدونم (لبخند)
جون وو: چیکار کردی لیا چه مهربون
لیا: هیچی همتون به وقتش میفهمی ان من باید برم پیش عمو عمه کار دارم فعلا بای
پیش خانواده
مادر لیا: به به دختره خوشگلم بیا بغلم (لبخند 😊)
لیا: های به همگی اوه حتما مامی خب بس زشته دیگه
بابا لیا: بله دیگه دخترمون بزرگ شده دخترم دنبال کسی میگردی
لیا: آره بابا عمو عمه کجان نیستند.
عمه: عمه جون من اینجام چیکار داری
لیا: سلام عمه جون یه لحظه بیا بیرون بریم توی حیاط کارت دارم مامی عمو اومد بگو بیاد توی حیاط بریم عمه
توی حیاط
عمه: وای لیا داری نگرانم میکنی دختر زود بگو دیگه
لیا: عمه یادته از همون روزی که پسرمون یه جئون دزدند دیگه گفتی بچه نمیخوام
عمه: آره یادمه اون روزه نحس یادمه (بغض)
لیا: عمه گریه نکن خب ببین من دنبال پسر شما گشتم فامیلش مثل خانواده دوم ماست و اگه علامتی خالی داره بگو یا چال گونه؟
عمه: واقعا عمه جون خب چال گونه داره پایین لبش یه خال کم رنگی داره روی کف سمت چپش یه ماه هست رسم خانواده دوم ماست مثل یه ماه خورشید تتو کردند اونم تتو داره
لیا: مرسی کارمو راحت تر کردی یا میشه چند تار موهاتو بهم بدی تا ببرم آزمایش اگه جواب مثبت پس پسرتون اگه نبود
۲۰.۵k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.