وقتی مافیا بود
وقتی مافیا بود
پارت ¹⁸
ات ویو
بعد از خوردن صبحانه کوک رفت توی اتاقش و مشغول کار شد حوصلهم سر رفت تصمیم گرفتم برم بیرون که یهو کوک جلوم ضاهر شد
× کجا تشریف میبری خانوم؟
+ بیرون مستر
× نه نه نه میسیز شما خونه میمونی و کل روز پیش من
+ یاا کوک تو همش تو اتاقتی و من حوصلهم سر میره
× پس میخوای یکاری کنم حوصلهت سر نره؟
+ اوهوم
آروم آروم به سمتت قدم برداشت و تو رو به دیوار چسبوند
+ نهه نگاه کن من منظورم این نبودد
× من اینجوری برداشت کردم ببخشیدا
+ عجب
آروم شروع کرد به لب زدن و بعد از چند مین لب زدن روی گردنت کیس مارک گذاشت تا کبود شن....بعد از ۳۰ دقیقه هم دیگه رو ول کردین
+ یاا کوک چرا کیس مارک گذاشتی؟
× تا به بقیه بفهمونم مال منی
+ کی حال داره کرم پودر بخره بزنه هووف کارمو سخت کردیااا
× حالا نمیخوادد بعدشم تو حق نداری اینقدر لباس باز بپوشی تا تا اینجا هات معلوم شه ها
+ یه کاریش میکنم ولی بیا بریم بیرون حوصلهم سر رفته
× آها یادم رفت بهت بگم واس بعداز ظهر تولد دعوتیم
+ تولد؟
× اوهوم مهمونی دختر عمومه
+ هوم باشه بریم
+ آها راستی نمیشه
+ چراا؟
× پریودی چون خانوم کوچولو
+ چه ربطی داره کووکک
× باشه یه کاریش میکنیمم
+ آفرینن دلم میخواد بیام
× الان میخوای فیلم ببینیم؟
+ آره باشه
× خب چی بزنم؟
+ این قشنگه
× باشه
بعد از دیدن فیلم ...
+ امم کوک من میرم یکمی بخوابم
× الاننن؟
+ اوهوم
× آها فهمیدم باشه
+ هوم
ات چند ساعتی خوابید که دید ساعت دوازده شده سریع رفت حموم برای مهمونی و ناهار درست کرد و بقیه رو صدا زد
+ لونااا کوکککک سونهوووو ناهار درست کردم بیاین پاییین
÷ ات تو چرا درست کردی با این حالت
+ همینجوری
_ واوو برادر زن خوب بلدیااا
+ برادر زن؟
+ سونهوو
_ هیونگ تقصیر من نیستتاا
× خفه لطفا
_ چشمم
÷ اینقدر بحث نکنین ناهار رو بخورین
پارت ¹⁹ به زودی :)
پارت ¹⁸
ات ویو
بعد از خوردن صبحانه کوک رفت توی اتاقش و مشغول کار شد حوصلهم سر رفت تصمیم گرفتم برم بیرون که یهو کوک جلوم ضاهر شد
× کجا تشریف میبری خانوم؟
+ بیرون مستر
× نه نه نه میسیز شما خونه میمونی و کل روز پیش من
+ یاا کوک تو همش تو اتاقتی و من حوصلهم سر میره
× پس میخوای یکاری کنم حوصلهت سر نره؟
+ اوهوم
آروم آروم به سمتت قدم برداشت و تو رو به دیوار چسبوند
+ نهه نگاه کن من منظورم این نبودد
× من اینجوری برداشت کردم ببخشیدا
+ عجب
آروم شروع کرد به لب زدن و بعد از چند مین لب زدن روی گردنت کیس مارک گذاشت تا کبود شن....بعد از ۳۰ دقیقه هم دیگه رو ول کردین
+ یاا کوک چرا کیس مارک گذاشتی؟
× تا به بقیه بفهمونم مال منی
+ کی حال داره کرم پودر بخره بزنه هووف کارمو سخت کردیااا
× حالا نمیخوادد بعدشم تو حق نداری اینقدر لباس باز بپوشی تا تا اینجا هات معلوم شه ها
+ یه کاریش میکنم ولی بیا بریم بیرون حوصلهم سر رفته
× آها یادم رفت بهت بگم واس بعداز ظهر تولد دعوتیم
+ تولد؟
× اوهوم مهمونی دختر عمومه
+ هوم باشه بریم
+ آها راستی نمیشه
+ چراا؟
× پریودی چون خانوم کوچولو
+ چه ربطی داره کووکک
× باشه یه کاریش میکنیمم
+ آفرینن دلم میخواد بیام
× الان میخوای فیلم ببینیم؟
+ آره باشه
× خب چی بزنم؟
+ این قشنگه
× باشه
بعد از دیدن فیلم ...
+ امم کوک من میرم یکمی بخوابم
× الاننن؟
+ اوهوم
× آها فهمیدم باشه
+ هوم
ات چند ساعتی خوابید که دید ساعت دوازده شده سریع رفت حموم برای مهمونی و ناهار درست کرد و بقیه رو صدا زد
+ لونااا کوکککک سونهوووو ناهار درست کردم بیاین پاییین
÷ ات تو چرا درست کردی با این حالت
+ همینجوری
_ واوو برادر زن خوب بلدیااا
+ برادر زن؟
+ سونهوو
_ هیونگ تقصیر من نیستتاا
× خفه لطفا
_ چشمم
÷ اینقدر بحث نکنین ناهار رو بخورین
پارت ¹⁹ به زودی :)
۵.۸k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.