پارت 3 🕸❤️🔥𝑘𝑖𝑛𝑔 𝐾𝑜𝑛𝑔
رفتیم محل دعوا
وات چرا اینجا حتی 1 دونه دختر هم نی
من رو به کازتورا : چرا اینجا دختری نی
کازتورا : اره چون میکن دخترا ضعیفن
من و لونا زدیم زیر خنده
لونا : واقعا که احمقین
از زبان ا/ت
یه پسر بود خیلی خوب مبارزه میکرد فکر کنم اون کاپیتان شون بود
یهو دیدم اومد سمتمون
پسره : اینجا جایه دختر کوچولو هایی مثل شما نیست
کازتورا : یا مایکی اومدن تست بدن
پس اسمش مایکی بود
مایکی : اوم بیاین ببینم چکار میکنین
مایکی : یکی از قوی ترین هارو بیارین( داد)
یهو یه پسر اومد یا خدا این چه گولاخیه
لونا : این جوجو رو بزنم که میمیره( خنده )
من : هی مطمئنی
لونا : اره بابا
مایکی : 1، 2، 3، شروع
یهو لونا زیر 5 ثانیه اونو کوبوند رو زمین
مایکی : ع-افرین( پشماش ریخته)
لونا : ممنون
مایکی : نوبت توعه( اشاره به ا/ت )
من : با منی
مایکی : کس دیگه ای رو میبینین
من : باید با کی مبارزه کنم
مایکی : من
من : چی( تعجب )
من : نمیتونم این کارو کنم
مایکی : یا بهت سخت نمیگیرم
من : اوکی
یه مرده اومد که مایکی گفت : دراکن بشمار
اینم اسمش دراکن بود
دراکن : 1، 2، 3، شروع
من و مایکی شروع کردیم به زدن همدیگه و جاخالی دادن
(چند دقیقه بعد )
دراکن: نتیجه مساویه
من و مایکی : چی
دراکن : ایا شما کر هستین(تیکه) ، گفتم مساویه
مایکی : مسابقه ی خوبی بود، میتونی بیای نتیجه رو ببینی ( لبخند )
من : باشه ( لبخند )
دراکن : خب بین 2 هزار نفرتون که اومدین فقط 5 نفر میتونن قبول شن
من و لونا : اواو
دراکن :خب اونها ...
دراکن 3 نفر اولو خوند و گفت : 2 نفر اخر هم لونا و ا/ت
لونا و ا/ت : یوهووو
مایکی : خب از فردا شروع میکنیم
لونا و ا/ت : ممنون
مرسی که حمایت میکنین 🎀
وات چرا اینجا حتی 1 دونه دختر هم نی
من رو به کازتورا : چرا اینجا دختری نی
کازتورا : اره چون میکن دخترا ضعیفن
من و لونا زدیم زیر خنده
لونا : واقعا که احمقین
از زبان ا/ت
یه پسر بود خیلی خوب مبارزه میکرد فکر کنم اون کاپیتان شون بود
یهو دیدم اومد سمتمون
پسره : اینجا جایه دختر کوچولو هایی مثل شما نیست
کازتورا : یا مایکی اومدن تست بدن
پس اسمش مایکی بود
مایکی : اوم بیاین ببینم چکار میکنین
مایکی : یکی از قوی ترین هارو بیارین( داد)
یهو یه پسر اومد یا خدا این چه گولاخیه
لونا : این جوجو رو بزنم که میمیره( خنده )
من : هی مطمئنی
لونا : اره بابا
مایکی : 1، 2، 3، شروع
یهو لونا زیر 5 ثانیه اونو کوبوند رو زمین
مایکی : ع-افرین( پشماش ریخته)
لونا : ممنون
مایکی : نوبت توعه( اشاره به ا/ت )
من : با منی
مایکی : کس دیگه ای رو میبینین
من : باید با کی مبارزه کنم
مایکی : من
من : چی( تعجب )
من : نمیتونم این کارو کنم
مایکی : یا بهت سخت نمیگیرم
من : اوکی
یه مرده اومد که مایکی گفت : دراکن بشمار
اینم اسمش دراکن بود
دراکن : 1، 2، 3، شروع
من و مایکی شروع کردیم به زدن همدیگه و جاخالی دادن
(چند دقیقه بعد )
دراکن: نتیجه مساویه
من و مایکی : چی
دراکن : ایا شما کر هستین(تیکه) ، گفتم مساویه
مایکی : مسابقه ی خوبی بود، میتونی بیای نتیجه رو ببینی ( لبخند )
من : باشه ( لبخند )
دراکن : خب بین 2 هزار نفرتون که اومدین فقط 5 نفر میتونن قبول شن
من و لونا : اواو
دراکن :خب اونها ...
دراکن 3 نفر اولو خوند و گفت : 2 نفر اخر هم لونا و ا/ت
لونا و ا/ت : یوهووو
مایکی : خب از فردا شروع میکنیم
لونا و ا/ت : ممنون
مرسی که حمایت میکنین 🎀
۱.۵k
۱۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.