پارت 25 فیک شرط بندی مافیا 🥀✨️🌓

دادگاه طلاق


قاضی اقای تهیونگ یونجی رو طلاق میدین

تهیونگ..........

همین که تهیونگ میخواست بگه نه یونجی تفنگ رو گذاشت رو سرش

یونجی: باشه بگو که طلاقم میدی منم اینجا تموم میشم

تهیونگ: به خودت بیا ول کن

یونجی: فکر میکنی من این کارو نمیکنم

تهیونگ: بس کن لطفا تفنگو بزار زمین

یونجی: بگو که طلاقم نمیدی

یونجی: چرا ساکتی اگه پیشت نباشم بجای من باشه کی چرا بهم حواست نیست


تهیونگ: هیچ کی مث تو نمیشه دیگه نیست مث تو
تو مگه دوسم نداشتی چرا خیانت بهم کردی

یونجی: خیانت . من خیانت نکردم

تهیونگ: اون روز تو کافه

یونجی: کاش میموندی بعدشو میدیدی

یونجی فیلم دروبین مداربسته اون روز تو مغازه رو برای تهیونگ گذاشت

یونجی: یا بزار اینجا بمیرم یا منو با خودت ببر

تهیونگ: باشه منصرف شدم

قاضی: حوصلمو سر بردین گمشین بیرون 🥀🤣

یونجی تفنگ رو انداخت پرید بغل تهیونگ

یونجی: ببخشید دیگه ولت نمی کنم

تهیونگ : هنوزم از دستت ناراحتم

یونجی: از دلت در میارم

تهیونگ: من میخوام برم بای.

یونجی: منم بیام

تهیونگ: نه برو هتل

یونجی: باشه🥀

شب شد تهیونگ خواب بود دید یکی شیشه اتاقشو شکست

یونجی: بیا بیرون پسره عوضی

تهیونگ : مست کردی

یونجی: مگه برات مهمه

میخوام واست اهنگ بخونم: چرا منو ول کردییییی چرا چرا ......

تهیونگ: بسه صدات آزاردهندست یه گل گندیده کل سبدو به گا میده

یونجی: یعنی برم ازم دست کشیدی

تهیونگ: بری بهتره

یونجی یه شیشه برداشت دستشو برید

تهیونگ: وایسا چیکار میکنی روانی

سریع اومد پایین تهیونگ

یونجی افتاده بود زمین دستاش سرد شده بود

تهیونگ: یونجی بیا میبرمت بیمارستان

یونجی: تو حالم خوب میکنی بیمارستان به چپم

تهیونگ: 🤣 داری تو این شرایط مخمو میزنی

یونجی: دست خودم نیست روانیتم

تهیونگ یونجی رو برد دکتر

دکتر: خیلی عمیق زخم نشده

یونجی با حالت مست دست زد رو قلبش گفت: مشکل اینجاست لطفا کاری کنید نزنه

تهیونگ: ببخشید مسته

یونجی: منو ول میکنی یا دوباره دستمو میگیری ؟

تهیونگ: .....

مایل به پارت بعد لایک کامنت و صدای فحشتون میاد