کِـی قصـه ی ایـن تـن بـه پایـان میـرسد؟
کِـیقصـهیایـنتـنبـهپایـانمیـرسد؟
قاصدک کوچک من، در گلویم بغضی به نام دلتنگی فریاد میزند و من در میان آوای صدای تو گمشدهام؛
وجودم از دردی پدیدار شده و من گمشدهام در میان قصهی بود و نبود تو؛
پس کی خبر بازگشت زندگیام را میآوری؟
در تمامی تنم تودهای فریاد میزند به نام درد، پس کی به سراغ من میآیی؟
اینجا قلبی منتظر است تا تو بیایی، قاصدک من!
قاصدک کوچک من، در گلویم بغضی به نام دلتنگی فریاد میزند و من در میان آوای صدای تو گمشدهام؛
وجودم از دردی پدیدار شده و من گمشدهام در میان قصهی بود و نبود تو؛
پس کی خبر بازگشت زندگیام را میآوری؟
در تمامی تنم تودهای فریاد میزند به نام درد، پس کی به سراغ من میآیی؟
اینجا قلبی منتظر است تا تو بیایی، قاصدک من!
۲۸۱
۲۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.