My whole life. لایک کن به جیمین میگم تی تاب بده😂🗿
لایکا با 7 تا بود پارت بعد
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
خلاصه :ا/ت یه دختر 18 ساله است که به خاطر مادرش مجبور میشه بیاد کره و اونجا با ی پسر گوگولی اشنا میشه و......
Prt5
صبح بیدار شدم دیدم ا/ت نیست رفتم لباسامو پو شیدم و رفتم تو اشپز خونه دیدم ا/ت اونجاست داره صبونه می خوره رفتم پیشش و منم شرع کردم به خوردن
و بعد با ا/ت رفتیم مدرسه
کوک (بد بوی مدرسه) اومد جلو ا/ت و گفت :چطوری خوشگله که یه دفعه جیمی از سرویس اومد پایین و گفت خوبه سلا می رسونه
و رفتیم کلاس
از زبون جیمین :رفتیم کلاس اما من کل هواسم به ا/ت بود که چه قشنگ به درس گوش میده قرق در خیالاتم بودم که ا/ت یکی زد تو سرم
-بلند شو بریم جیمین
+بریم
رفتیم و نشستیم تو حیات نشستیم
+ا/ت
-بله
+میخام یه چیزی بهت بگم ولی خجالت می کشم😔
-نه بگو
+ تو از من بدت میاد
-نح چرا
+ نمی دونم
- شب میای فیلم ببینیم
+چ فیلیمی
-ترسناک
+نمی ترسی
- نع
+او
از زبون جیمین : رفتیم کلاس و دو زنگ دیگه رو گذروندیم و من دم در منتظر ا/ت بودم
اما دیر کرده بود دیدم داره با کوک حرف میزنه (*علامت کوک)
-به تو ربطی نداره
*یادته به هم میگفتی جونتو برام مییدی
- اون موقع عقلمو نداشتم
*خاستم بزنمش که جیمین به ا/ت گفت: برو تو ماشین
از زبون جیمین : ا/ت رفت تو ماشین
+ چکارش داری
*تو کی شی
+ دوس پسرش به تو ام مربوط نیست و اینکه اگه یدفه دیگه دورش ببینمت زندت نمی زارم
بعد یه مشت زد تو صورتش و رفت پیش ا/ت
- چی شد
+بیریم مغازه خوراکی بگیریم با فیلم بخوریم
-اوک 👌
-رفتیم مغازه یه عالمه خوراکی خریدیم اومد دیم خونه فیلم دیدیم تا ساعت 12 از زبون جیمین :من که داشتم کور می شدم رفتم بخوابم رفتم رو تخت دراز کیشدم و دیدیم ا/ت جیغ زد گفت :جیمینننننننننن
سریع رفتم دیدیم داره گریه میکنه
+چی شده
- من.. من م..می ترسم
+ بلندش کردم و رفتیم خابیدیم
بیب بریم پارت بعد
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
خلاصه :ا/ت یه دختر 18 ساله است که به خاطر مادرش مجبور میشه بیاد کره و اونجا با ی پسر گوگولی اشنا میشه و......
Prt5
صبح بیدار شدم دیدم ا/ت نیست رفتم لباسامو پو شیدم و رفتم تو اشپز خونه دیدم ا/ت اونجاست داره صبونه می خوره رفتم پیشش و منم شرع کردم به خوردن
و بعد با ا/ت رفتیم مدرسه
کوک (بد بوی مدرسه) اومد جلو ا/ت و گفت :چطوری خوشگله که یه دفعه جیمی از سرویس اومد پایین و گفت خوبه سلا می رسونه
و رفتیم کلاس
از زبون جیمین :رفتیم کلاس اما من کل هواسم به ا/ت بود که چه قشنگ به درس گوش میده قرق در خیالاتم بودم که ا/ت یکی زد تو سرم
-بلند شو بریم جیمین
+بریم
رفتیم و نشستیم تو حیات نشستیم
+ا/ت
-بله
+میخام یه چیزی بهت بگم ولی خجالت می کشم😔
-نه بگو
+ تو از من بدت میاد
-نح چرا
+ نمی دونم
- شب میای فیلم ببینیم
+چ فیلیمی
-ترسناک
+نمی ترسی
- نع
+او
از زبون جیمین : رفتیم کلاس و دو زنگ دیگه رو گذروندیم و من دم در منتظر ا/ت بودم
اما دیر کرده بود دیدم داره با کوک حرف میزنه (*علامت کوک)
-به تو ربطی نداره
*یادته به هم میگفتی جونتو برام مییدی
- اون موقع عقلمو نداشتم
*خاستم بزنمش که جیمین به ا/ت گفت: برو تو ماشین
از زبون جیمین : ا/ت رفت تو ماشین
+ چکارش داری
*تو کی شی
+ دوس پسرش به تو ام مربوط نیست و اینکه اگه یدفه دیگه دورش ببینمت زندت نمی زارم
بعد یه مشت زد تو صورتش و رفت پیش ا/ت
- چی شد
+بیریم مغازه خوراکی بگیریم با فیلم بخوریم
-اوک 👌
-رفتیم مغازه یه عالمه خوراکی خریدیم اومد دیم خونه فیلم دیدیم تا ساعت 12 از زبون جیمین :من که داشتم کور می شدم رفتم بخوابم رفتم رو تخت دراز کیشدم و دیدیم ا/ت جیغ زد گفت :جیمینننننننننن
سریع رفتم دیدیم داره گریه میکنه
+چی شده
- من.. من م..می ترسم
+ بلندش کردم و رفتیم خابیدیم
بیب بریم پارت بعد
۸۴.۵k
۲۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.