part¹⁶
part¹⁶
قرار در شرکت
ویو لونا
رفتم تو اون اتاق قدم نمیرسید پتو بگیرم که کوک از پشت بهم داد
لونا:ممنون
کوک:.....اممممم.....میگم لونا
لونا:هوم
کوک:میشه زودتر جواب بدی
لونا:جونگ کوک هنوز بیست و چهار ساعت هم نگذشته
کوک: .....میدونم .....ولی ...صبرندارم
لونا:.......من رفتم.....
کوک:کجا
لونا:پتو ها رو ببرم
کوک: فقط.....
لونا:هوم
کوک: فقط اینکه اگه جوابت منفی بود نمیخوام رابطه دوستیمون خراب شه.....
لونا:.....اوکی.....
رفتن پشت لبتاپ شروع به کار کردن ساعت ۵صبح بود فقط لونا بیدار بود کار و تموم کرد بعد گرفت خوابید
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
ساعت شیش ونیم
ویو کوک
با صدای آلارم گوشی از خواب پاشدم دیدم بچه ها هنوز خوابن رفتم دونه دونه بیدارشون کردم صبحانه خوردیم رفتیم سمت شرکت لونا پیش من بود سونا و تهیونگم پیش هم بودن (منظورش تو ماشینه)
_____________
کوک:لونا
لونا:بله
کوک:میدونی مدل زن کیه
لونا :......نه......
کوک:خوب راستش......ساناست
لونا:چیییییی!!!!
(اون دختره ی نچسب تو دلش گفت)
لونا :خودت مدلی
کوک:اره
لونا: آها(در حال منفجر شدن هستش وبه شدت اعصبانیه)
___________________
°•رسیدن به محل عکاسی •°
ویو لونا
میکاپ آرتیست داشت سانا خانم رو میکاپ میکرد ایششششش...چرا اینجوریه...دختره ی زشت.....ولی کوک خیلی جذاب شده ولی نمیتونمممممممم تحمل کنم پیششش اوننننن نهههههههههه
راوی :لونا میره اونطرف جنگل یه چاله میکنه که.......(😁😁😁😁حالا متوجه میشیم صبر داشته باشین ببینیم چیکار میکنه)
==================
زمان عکس برداری
ویو لونا
ایشششش چرا این دختره آنقدر میچسبه به کوک ........
لونا میره پیش سونا
بچه ها میدونم خیلی چرت شد ببخشید😅
قرار در شرکت
ویو لونا
رفتم تو اون اتاق قدم نمیرسید پتو بگیرم که کوک از پشت بهم داد
لونا:ممنون
کوک:.....اممممم.....میگم لونا
لونا:هوم
کوک:میشه زودتر جواب بدی
لونا:جونگ کوک هنوز بیست و چهار ساعت هم نگذشته
کوک: .....میدونم .....ولی ...صبرندارم
لونا:.......من رفتم.....
کوک:کجا
لونا:پتو ها رو ببرم
کوک: فقط.....
لونا:هوم
کوک: فقط اینکه اگه جوابت منفی بود نمیخوام رابطه دوستیمون خراب شه.....
لونا:.....اوکی.....
رفتن پشت لبتاپ شروع به کار کردن ساعت ۵صبح بود فقط لونا بیدار بود کار و تموم کرد بعد گرفت خوابید
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
ساعت شیش ونیم
ویو کوک
با صدای آلارم گوشی از خواب پاشدم دیدم بچه ها هنوز خوابن رفتم دونه دونه بیدارشون کردم صبحانه خوردیم رفتیم سمت شرکت لونا پیش من بود سونا و تهیونگم پیش هم بودن (منظورش تو ماشینه)
_____________
کوک:لونا
لونا:بله
کوک:میدونی مدل زن کیه
لونا :......نه......
کوک:خوب راستش......ساناست
لونا:چیییییی!!!!
(اون دختره ی نچسب تو دلش گفت)
لونا :خودت مدلی
کوک:اره
لونا: آها(در حال منفجر شدن هستش وبه شدت اعصبانیه)
___________________
°•رسیدن به محل عکاسی •°
ویو لونا
میکاپ آرتیست داشت سانا خانم رو میکاپ میکرد ایششششش...چرا اینجوریه...دختره ی زشت.....ولی کوک خیلی جذاب شده ولی نمیتونمممممممم تحمل کنم پیششش اوننننن نهههههههههه
راوی :لونا میره اونطرف جنگل یه چاله میکنه که.......(😁😁😁😁حالا متوجه میشیم صبر داشته باشین ببینیم چیکار میکنه)
==================
زمان عکس برداری
ویو لونا
ایشششش چرا این دختره آنقدر میچسبه به کوک ........
لونا میره پیش سونا
بچه ها میدونم خیلی چرت شد ببخشید😅
۸.۵k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.