پارت4🖤music love
ته:ویو
ته:ایولللل بیا بریم صبحانه بخوریم
یونا:تهههه
ته:بله
یونا:منکه اینجا لباس ندارمممم
ته:یکی از هودیامو دادم بهش تا پایین زانوش بود
ته:خنده گوگولیییی خدا داری غرق میشی توش
یونا:تهههههه میکشمتتت
ته:تا خواست بیاد سمتم براید استایل بغلش کردم و گفتم کوچولوی کیوته مننن
یونا:ولم کننننن
ته:نه خودم میبرمت سر صبحونه
یونا ویو:بعدشم همینجوری بردم صبحونه رو خوردیم
ته:من باید برم سر کار
یونا:باشش رفت اماده شد و داشت میرفت گفتم وایسا
ته:بله
یونا:گردنشو گرفتم و خودمو چسبوندم بهش و لباشو بوسیدم خواستم جداشم کمرمو گرفت و دوباره....
یونا:برو دیگه بای
ته:بای پیشی
یونا:داشتم حرص میخوردم
ته:قرمز شدی(خنده)
یونا:تهههههههه
ته:بای بای ما رفتیمممم(فرار)
یونا:(خنده) بعد ته حوصلم سر رفت لباس پوشیدم رفتم بیرون رفتم یه پاساژ توش عروسک داشت یه عروسک گنده خشگل دیدم ولی پولم بهش نمیرسید عروسک و نخریدم و ناراحت بودم
به جاش رفتم یه لباس باز خریدم تا حرص ته ته در بیاد
ته ویو:
ته:برگشتم خونه یونا نبود زنگ زدم بش گفت داره از بیرون بر میگرده همکارم امروز مارو به یه مهمونی دعوت کرده بود باید بش میگفتم
یونا:سلااامممم
ته:هلو یونا امروز همکارم به یه مهمونی دعوتمون کرده ولی کلی پسر اونجا هس لباس باز نپوش
یونا:باشه (خنده شیطانی
یونا ویو:
یونا:تصمیم گرفتم دقیقا همون لباس بازی که خریده بودم رو بپوشم ببینم میخواد چیکار کنه
یونا: ساعت۸مهمونی بود و الان ساعت۶بود یه سر رفتم پایین
یونا:تهیونگ امروز یه عروسک خیلیییی گنده دیدم ولی چون پولام خونس پولم بهش نرسید و چهرم دوباره غمگین شد
ته:اشکالی نداره عزیزم فردا میریم با هم میخریمش
یونا:(خوشحال) مرسی
یونا:رفتم بالا حموم وقتی خواستم بیام بیرون حواسم بود تهیونگ نباشه وگرنه.... ساعت:۳۰بود سریع خودمو خشک کردم لباسمو پوشیدم ارایش کردم موهامو قشنگ بستم بالا بعد رفتم پایین ته هم اماده بود
ته:ایننننننن چیههههههه پوشیدنی
یونا:خوبههه کهه
ته:بدوووو عوضش کننننن
یونا:نمیخوام
ته:گفتم بدوو خوبه بت گفتم لباس باز نپوشششش
یونا:نمیخوام ببینم چیکار مگه میکنی
ته:نشونت میدم فعلا بیا بریم ولی از کنار من جم نمیخوری
یونا:چشم ددی😁
ته:یه بار دیگه بگو (خنده شیطانی)
یونا:نمیگم بریم
ته:توله
یونا:بریییمممممم
ته:ببااااششششهههههه
ته ویو:
ته:راه افتادیم رسیدیم یه عمارت بزرگ بود درو که باز کردیم اوف بازم بوی الکل و مشروب و سیگار میومد
ته:یونا امشب اگر زیاد بخوری من میدونم با تو کار دست خودت و من میدی
یونا:باجه(ناراحت)
یونا:رفتم سمت زن دوستای ته به ته گفتم گفت باشه
ته:یونا رفت پیش زن دوستام منم رفتم پیش دوستام
یونا ویو:
یونا:خیلی تحویلم گرفتن همشون همسنای من بودن یکیشون بود همش شوهرشو فقط ددی صدا میکرد😶فک کنم خیلی ازون کارا کردن
یجی:خب یونا جون بیا مشروب بزنیم (یکی از همون زن دوستای ته)
یونا:نه ته گفته نمیتونم بخورم
یجی:بیخیال بابا یه ذره
یونا:انقد دلم میخواست بخورم ولی نمیشد فقط یه کوچولو خوردم ظرفیتم متوسط بود یکم مست بودم ولی فقط یکم
یونا:رفتم ببینم ته چیکار میکنه
یونا:تهیونگگگگ
ته:جونم بیبی
یونا:اوه نو تهیونگ خیلی مست کرده بود وایییییی
ته:بیبی گرل بیا معرفیت کنم
یونا:ته بریم خونه؟
ته:اوممم نه (هات)
یونا:گرمم شده بود تهیونگ خیلی هات شده بود میخواستم برم میترسیدم یکاری دستم بده دوباره که سریع دستمو گرفت و تا میتونست منو چسبوند به خودش .....
اسلاید۲هودی یونا
اسلاید ۳لباس یونا برای مهمونی
اسلاید۴ لباس ته برای مهمونی
اسلاید۵ عمارت
لایک
کامنت
فالو پلییییییززززز
این پارتو به خاطر ویوی خوبی که خورد گذاشتم
ماچ به کلتون بای
ته:ایولللل بیا بریم صبحانه بخوریم
یونا:تهههه
ته:بله
یونا:منکه اینجا لباس ندارمممم
ته:یکی از هودیامو دادم بهش تا پایین زانوش بود
ته:خنده گوگولیییی خدا داری غرق میشی توش
یونا:تهههههه میکشمتتت
ته:تا خواست بیاد سمتم براید استایل بغلش کردم و گفتم کوچولوی کیوته مننن
یونا:ولم کننننن
ته:نه خودم میبرمت سر صبحونه
یونا ویو:بعدشم همینجوری بردم صبحونه رو خوردیم
ته:من باید برم سر کار
یونا:باشش رفت اماده شد و داشت میرفت گفتم وایسا
ته:بله
یونا:گردنشو گرفتم و خودمو چسبوندم بهش و لباشو بوسیدم خواستم جداشم کمرمو گرفت و دوباره....
یونا:برو دیگه بای
ته:بای پیشی
یونا:داشتم حرص میخوردم
ته:قرمز شدی(خنده)
یونا:تهههههههه
ته:بای بای ما رفتیمممم(فرار)
یونا:(خنده) بعد ته حوصلم سر رفت لباس پوشیدم رفتم بیرون رفتم یه پاساژ توش عروسک داشت یه عروسک گنده خشگل دیدم ولی پولم بهش نمیرسید عروسک و نخریدم و ناراحت بودم
به جاش رفتم یه لباس باز خریدم تا حرص ته ته در بیاد
ته ویو:
ته:برگشتم خونه یونا نبود زنگ زدم بش گفت داره از بیرون بر میگرده همکارم امروز مارو به یه مهمونی دعوت کرده بود باید بش میگفتم
یونا:سلااامممم
ته:هلو یونا امروز همکارم به یه مهمونی دعوتمون کرده ولی کلی پسر اونجا هس لباس باز نپوش
یونا:باشه (خنده شیطانی
یونا ویو:
یونا:تصمیم گرفتم دقیقا همون لباس بازی که خریده بودم رو بپوشم ببینم میخواد چیکار کنه
یونا: ساعت۸مهمونی بود و الان ساعت۶بود یه سر رفتم پایین
یونا:تهیونگ امروز یه عروسک خیلیییی گنده دیدم ولی چون پولام خونس پولم بهش نرسید و چهرم دوباره غمگین شد
ته:اشکالی نداره عزیزم فردا میریم با هم میخریمش
یونا:(خوشحال) مرسی
یونا:رفتم بالا حموم وقتی خواستم بیام بیرون حواسم بود تهیونگ نباشه وگرنه.... ساعت:۳۰بود سریع خودمو خشک کردم لباسمو پوشیدم ارایش کردم موهامو قشنگ بستم بالا بعد رفتم پایین ته هم اماده بود
ته:ایننننننن چیههههههه پوشیدنی
یونا:خوبههه کهه
ته:بدوووو عوضش کننننن
یونا:نمیخوام
ته:گفتم بدوو خوبه بت گفتم لباس باز نپوشششش
یونا:نمیخوام ببینم چیکار مگه میکنی
ته:نشونت میدم فعلا بیا بریم ولی از کنار من جم نمیخوری
یونا:چشم ددی😁
ته:یه بار دیگه بگو (خنده شیطانی)
یونا:نمیگم بریم
ته:توله
یونا:بریییمممممم
ته:ببااااششششهههههه
ته ویو:
ته:راه افتادیم رسیدیم یه عمارت بزرگ بود درو که باز کردیم اوف بازم بوی الکل و مشروب و سیگار میومد
ته:یونا امشب اگر زیاد بخوری من میدونم با تو کار دست خودت و من میدی
یونا:باجه(ناراحت)
یونا:رفتم سمت زن دوستای ته به ته گفتم گفت باشه
ته:یونا رفت پیش زن دوستام منم رفتم پیش دوستام
یونا ویو:
یونا:خیلی تحویلم گرفتن همشون همسنای من بودن یکیشون بود همش شوهرشو فقط ددی صدا میکرد😶فک کنم خیلی ازون کارا کردن
یجی:خب یونا جون بیا مشروب بزنیم (یکی از همون زن دوستای ته)
یونا:نه ته گفته نمیتونم بخورم
یجی:بیخیال بابا یه ذره
یونا:انقد دلم میخواست بخورم ولی نمیشد فقط یه کوچولو خوردم ظرفیتم متوسط بود یکم مست بودم ولی فقط یکم
یونا:رفتم ببینم ته چیکار میکنه
یونا:تهیونگگگگ
ته:جونم بیبی
یونا:اوه نو تهیونگ خیلی مست کرده بود وایییییی
ته:بیبی گرل بیا معرفیت کنم
یونا:ته بریم خونه؟
ته:اوممم نه (هات)
یونا:گرمم شده بود تهیونگ خیلی هات شده بود میخواستم برم میترسیدم یکاری دستم بده دوباره که سریع دستمو گرفت و تا میتونست منو چسبوند به خودش .....
اسلاید۲هودی یونا
اسلاید ۳لباس یونا برای مهمونی
اسلاید۴ لباس ته برای مهمونی
اسلاید۵ عمارت
لایک
کامنت
فالو پلییییییززززز
این پارتو به خاطر ویوی خوبی که خورد گذاشتم
ماچ به کلتون بای
۳۲.۰k
۱۰ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.