آهنگ قلب من 🎼 ●Part 7●

چند ساعتی بود که کار میکردیم و دیگه وقت ناهار شده بود
شوگا: خب دیگه بلند شو بریم ناهار بعدش بیایم به ادامه کارمون برسیم
نابی: باشه
با نابی رفتیم بیرون ولی وقتی از اتاق اومدیم بیرون دیدم چریونگ(خواننده سولو) اونجاست و داره با منشی بحث میکنه ، نابی با دیدنش تعظیم کوتاهی کرد
چریونگ: به به آقای مین شوگا
شوگا: اینجا چیکار  میکنی باز ، مگه بهت نگفتم اینجاها پیدات نشه
چریونگ: شوگا تو به من گفتی با خواننده های نوپا کار نمیکنی اونوقت با این دختره که هفت ماهه دبیو کرده داری کار میکنی بعد به من میگی من بعد از شیش سال هنوز نوپام؟!
شوگا: من هنوزم میگم تو هنوز با جایگاهی که بهت بگم خواننده
چریونگ: اونوقت به این فنچ میگی خواننده
به نابی اشاره کرد
شوگا: اولا اون اسم دارم و دوما همین فنچی که میگی سواد موسیقیاییش خیلی از تو بیشتره
چریونگ: میدونی مشکل تو خوانندگی من نیست مشکل تو اینه که من دوست دختر سابقتم
شوگا با عصبانیت رفت نزدیک چریونگ
شوگا: یکبار بهت گفتم این بحث رو باز نکن مثل اینکه تو حرف آدمیزاد حالیت نمیشه نه
چریونگ: میخوام پیش بکشم چون هنوز عاشقتم
شوگا لبخند تمسخر آمیزی زد
شوگا: برو بیرون تا نگفتم بزور بندازنت بیرون
بعد از گفتن این حرف شوگا دست نابی رو گرفت و رفت سمت اتاق استراحت
(نابی)
وقتی رفتیم توی اتاق شوگا عصبانی در رو بست و مچ من رو ول کردو کلافه دستی به موهاش کشید و گوشیشو برداشت و با منشی تماس گرفت
منشی: بله
شوگا: رفتش یا نه؟
منشی: رفتن قربان
شوگا: خوبه
منشی: قربان ناهارتونو سفارش بدم؟
شوگا: آره
منشی: همون همیشگی باشه؟
شوگا: برای من آره یه دقیقه واستا ببینم نابی چی میخواد
شوگا رو به من برگشت
شوگا: چی میخوری؟
نابی: من سالاد مرغ فقط میخورم
شوگا: چی! مطمئنی؟
نابی: آره
شوگا دوباره گوشی رو گذاشت دم گوشش
شوگا: یه سالاد مرغ هم سفارش بده
منشی: چشم
شوگا گوشی رو قطع کرد و نشست روی مبل و منم رفتم رو به روش نشستم
شوگا: تو چطوری با سالاد سیر میشی؟
نابی: دیگه عادت کردم آخه من خیلی زود وزن اضافه میکنم و باید خیلی مراقب باشم
شوگا به معنی تفهیم سرشو تکون داد ، من میخواستم سوالی ازش بپرسم ولی دودل بودم ولی خب در آخر تصمیم گرفتم بپرسم امیدوارم عصبانی یا ناراحت نشه

کپی ممنوع ❌