ساعت 11 بود رفتم فرودگاه از سوپر مارکت
ساعت 11 بود رفتم فرودگاه از سوپر مارکت
اونجا مانستر بنفش و چیپس گرفتم ترکیبشون بهشتی بود
روی صندلی نشستم و منتظر بودم شماره بلیط رو صدا بزنن
مانستر رو خوردم مزه توت فرنگی به همراه تمشک میداد خیلی خوب بود
شماره بلیط رو خوندن و من هم رفتم اول چک شدم و بعد رفتم توی هواپیما نشستم روی صندلیم کنارم خالی بود بازم تهیونگ بود
یور: عه سلام
تهیونگ: سلام
عجیب شد دوباره دیدمت
یور: فکر نکنم خیلی عجیب باشه
داشتیم با هم حرف میزدیم
برام مهم نبود جونگکوک اینجاست
شاید نبود نمیدونم
حدود 5ساعت گذاشته بود
و رسیدم فرودگاه
از هواپیما اومدم پایین
و رفتم بیرون منتظر تاکسی بودم
یه دونه گیر اوردم(مگه گربه ای)
و رفتم به هتل
امروز اجرا داشتم لباس های باله رو پوشیدم و پالتو هم پوشیدم
و راه افتادم
رسیدم به سالن تئاتر
رفتم سمت استراحتگاه(نمیدونم اسمشوووو)
و کمی میکاپ کردم لباس ام رو هم درست کردم
نوبت من شد
باله رو رفتم یه اجرای بی نظیر شد
حرکات روبه خوبی میرفتم
اونجا مانستر بنفش و چیپس گرفتم ترکیبشون بهشتی بود
روی صندلی نشستم و منتظر بودم شماره بلیط رو صدا بزنن
مانستر رو خوردم مزه توت فرنگی به همراه تمشک میداد خیلی خوب بود
شماره بلیط رو خوندن و من هم رفتم اول چک شدم و بعد رفتم توی هواپیما نشستم روی صندلیم کنارم خالی بود بازم تهیونگ بود
یور: عه سلام
تهیونگ: سلام
عجیب شد دوباره دیدمت
یور: فکر نکنم خیلی عجیب باشه
داشتیم با هم حرف میزدیم
برام مهم نبود جونگکوک اینجاست
شاید نبود نمیدونم
حدود 5ساعت گذاشته بود
و رسیدم فرودگاه
از هواپیما اومدم پایین
و رفتم بیرون منتظر تاکسی بودم
یه دونه گیر اوردم(مگه گربه ای)
و رفتم به هتل
امروز اجرا داشتم لباس های باله رو پوشیدم و پالتو هم پوشیدم
و راه افتادم
رسیدم به سالن تئاتر
رفتم سمت استراحتگاه(نمیدونم اسمشوووو)
و کمی میکاپ کردم لباس ام رو هم درست کردم
نوبت من شد
باله رو رفتم یه اجرای بی نظیر شد
حرکات روبه خوبی میرفتم
۲.۹k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.