پارت 19
پارت 19
کوک:ات ات چشات رو باز کن
پرستار:اقا لطفا ببریدش توی اون اتاق
کوک:باشه
کوک ویو:گذاشتمش رو تخت که چندتا پرستا اومدن به ات سرم زدن
کوک:چرا اینجوری شد حالش خوب میشه
پرستار:اقا نگران نباشید فقط به ایشون شک وارد شده 15 دیقه دیگه به هوش میاد
کوک:ممنون
کوک ویو:رفتم کنار ات
کوک:ات من واقعا تو رو خیلی دوست دارم وقتی میبینم اینطوری روی تخت هستی حالم خیلی بد میشه
کوک ویو:رفتم بیرون و از پذیرش پرسیدم ته یونگ کجاست و اون گفت طبقه دوم توی اتاق عمل سریع رفتم سمت اسانسور طبقه دوم رو زدم و رفتم بالا
کوک:ببخشید اتاق عمل کجاست
پرستار:توی اون راه رو سمت چپ
کوک: ممنون ( رفت)
کوک ویو:رفتم دیدم لیا نشسته و داره گریه میکنه
کوک:لیا حالت خوبه
لیا:نه ( گریه، با صدای گرفته )
کوک:چند ساعته که اون تو هست
لیا:نمی دونم فکر کنم دو ساعت( گریه)
کوک:لیا گریه نکن مطمعنم اگر ته تو رو توی این حال ببینه حالش بدتر میشه
لیا:باشه( با دستش اشک هاش رو پاک میکنه )
لیا:راستی ات کجاست؟
کوک:پایین حالش بد شد بهش سرم زدن( ناراحت )
لیا:حالش خوبه؟
کوک:اره بخواطر شک حالش بد شد
که یهو.....................
کوک:ات ات چشات رو باز کن
پرستار:اقا لطفا ببریدش توی اون اتاق
کوک:باشه
کوک ویو:گذاشتمش رو تخت که چندتا پرستا اومدن به ات سرم زدن
کوک:چرا اینجوری شد حالش خوب میشه
پرستار:اقا نگران نباشید فقط به ایشون شک وارد شده 15 دیقه دیگه به هوش میاد
کوک:ممنون
کوک ویو:رفتم کنار ات
کوک:ات من واقعا تو رو خیلی دوست دارم وقتی میبینم اینطوری روی تخت هستی حالم خیلی بد میشه
کوک ویو:رفتم بیرون و از پذیرش پرسیدم ته یونگ کجاست و اون گفت طبقه دوم توی اتاق عمل سریع رفتم سمت اسانسور طبقه دوم رو زدم و رفتم بالا
کوک:ببخشید اتاق عمل کجاست
پرستار:توی اون راه رو سمت چپ
کوک: ممنون ( رفت)
کوک ویو:رفتم دیدم لیا نشسته و داره گریه میکنه
کوک:لیا حالت خوبه
لیا:نه ( گریه، با صدای گرفته )
کوک:چند ساعته که اون تو هست
لیا:نمی دونم فکر کنم دو ساعت( گریه)
کوک:لیا گریه نکن مطمعنم اگر ته تو رو توی این حال ببینه حالش بدتر میشه
لیا:باشه( با دستش اشک هاش رو پاک میکنه )
لیا:راستی ات کجاست؟
کوک:پایین حالش بد شد بهش سرم زدن( ناراحت )
لیا:حالش خوبه؟
کوک:اره بخواطر شک حالش بد شد
که یهو.....................
۱۱.۳k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.