پارت۷
#پارت۷
ویو یوری
وقتی دختره اومد تو و گفت ددی جونگکوک بیا پیشم قلبم چند تیکه شد یعنی این همه مدت با اون تو رابطه بوده من خبر نداشتم کاشکی سرساعت میومدم تا این جوری نشه
داشتم با خودم همینجوری میگفتم که جونک کوک پاشد نشست
هوووففففف اجوما این هرزه رو بنداز بیرون
✓بله(میندازتش بیرون)
ویو جونگکوک
توی خواب نازم بودم که صدای اون هرزه اومد پاشدم یوری رو دیدم که با اون چشمای ناراحتش به لیا نگاه میکرد بعد به اجوما گفتم اون هرزه رو بندازه بیرون یه نگاهی بهش انداختم سرش رو انداخت پایین منم سرمو گذاشتم روی پاش که نفهمیدم خوابم برد
ویو یوری
جونگکوک بعدش بهم یه نگاه انداخت سرم پایین بود سرشو گذاشت رو پام و خوابید
÷یوهو ما اومدیم
_هیسسسس
×میا اروم باش جونگکوک خوابه
÷ععه باش
×منو میا میریم توی حیاط یکم بگردیم
_باشه شما برین منم اینو بیدار کنم
×÷اوکیه
ویو یوری
بعد رفتن اونا میخاستم جونگکوک رو بیدار کنم که یهو گفت
چرا باهات انقدر سرده
_نه سرد نیس
باشه بابا من رفتم بالا لباسم رو عوض کنم
_باشه برو
ویو جونگ کوک
پاشدم رفتم بالا لباسم رو پوشیدم اومدم پایین که دیدم یوری بایه دامن کوتاه که پاهای سفیدش معلومه وایساده و داره با اجوما حرف میزنه عصابم ریخت جلو بادیگارداهم وایساده بود سریع صداش کردم
ویو یوری
داشتم با اجوما حرف میزدم که جونگ صدام زد
یوری بیا تو اتاقم
_باشه اجوما من رفتم
_بلع
این چه لباسیه پوشیدی(اعصبانی)
_خب چشه مگه
چش نیس برو عوض کن یه اتاق برات اماده کردیم همچی توش هست برو عوض کن
_نوچ
تا خودم نبردم اوض نکردم برو
_جونگکوکا لطفا بزار همین بمونه
نه بادیگاردا هسن
_از کنارت جم نمیخورم
باشه کنار بادیگاردا نمیری ها
_باشه(ذوق)
اما اما بیا اینجا یه شرطی داره
_چیه
بشین روی پاهام
ویو یوری
گفتش برم روی پاش بشینم منم رفتم بین پاهاش نشستم که گفت
من گفتم روی پاهام نگفتم بین پاهام بعدشم باید برگردی
_باشه(اونجوری که جونگ کوک گفت نشست)
بوسم کن
_چی
بوسم کن
_باشه(گونهش رو میبوسه)
من اونجارو نگفتم
_جونگکوک هوف باشه(لب جونگکوک رومیبوسه)
ویو یوری
لبش روبیسیدم خواستم بکشم کنار که لبامو اسیر لباش کرد و مک میزد و منم نمیدونستم چیکار کنم دست خودم نبود داشتم همکاری میکردم داشت مک میزد که یهو گوشیش زنگ خورد و گفت
اخه الان باید زنگ بزنی اخ نگا تهیونگه
الو چیه
×بیاید پایین دیگه
باشه
پاشو بریم پایین
_باشه
ببینمت
_(سرخ شده بچم)
اخی جوجه کوچولوم خجالت کشیده
_جونگ کوک(خجالت شدید)
یوری چرا خجالت میکشی از این به بعد همینه
_بریم پایین
بیا بریم
استایل یوری
بقیش واسه شب
ویو یوری
وقتی دختره اومد تو و گفت ددی جونگکوک بیا پیشم قلبم چند تیکه شد یعنی این همه مدت با اون تو رابطه بوده من خبر نداشتم کاشکی سرساعت میومدم تا این جوری نشه
داشتم با خودم همینجوری میگفتم که جونک کوک پاشد نشست
هوووففففف اجوما این هرزه رو بنداز بیرون
✓بله(میندازتش بیرون)
ویو جونگکوک
توی خواب نازم بودم که صدای اون هرزه اومد پاشدم یوری رو دیدم که با اون چشمای ناراحتش به لیا نگاه میکرد بعد به اجوما گفتم اون هرزه رو بندازه بیرون یه نگاهی بهش انداختم سرش رو انداخت پایین منم سرمو گذاشتم روی پاش که نفهمیدم خوابم برد
ویو یوری
جونگکوک بعدش بهم یه نگاه انداخت سرم پایین بود سرشو گذاشت رو پام و خوابید
÷یوهو ما اومدیم
_هیسسسس
×میا اروم باش جونگکوک خوابه
÷ععه باش
×منو میا میریم توی حیاط یکم بگردیم
_باشه شما برین منم اینو بیدار کنم
×÷اوکیه
ویو یوری
بعد رفتن اونا میخاستم جونگکوک رو بیدار کنم که یهو گفت
چرا باهات انقدر سرده
_نه سرد نیس
باشه بابا من رفتم بالا لباسم رو عوض کنم
_باشه برو
ویو جونگ کوک
پاشدم رفتم بالا لباسم رو پوشیدم اومدم پایین که دیدم یوری بایه دامن کوتاه که پاهای سفیدش معلومه وایساده و داره با اجوما حرف میزنه عصابم ریخت جلو بادیگارداهم وایساده بود سریع صداش کردم
ویو یوری
داشتم با اجوما حرف میزدم که جونگ صدام زد
یوری بیا تو اتاقم
_باشه اجوما من رفتم
_بلع
این چه لباسیه پوشیدی(اعصبانی)
_خب چشه مگه
چش نیس برو عوض کن یه اتاق برات اماده کردیم همچی توش هست برو عوض کن
_نوچ
تا خودم نبردم اوض نکردم برو
_جونگکوکا لطفا بزار همین بمونه
نه بادیگاردا هسن
_از کنارت جم نمیخورم
باشه کنار بادیگاردا نمیری ها
_باشه(ذوق)
اما اما بیا اینجا یه شرطی داره
_چیه
بشین روی پاهام
ویو یوری
گفتش برم روی پاش بشینم منم رفتم بین پاهاش نشستم که گفت
من گفتم روی پاهام نگفتم بین پاهام بعدشم باید برگردی
_باشه(اونجوری که جونگ کوک گفت نشست)
بوسم کن
_چی
بوسم کن
_باشه(گونهش رو میبوسه)
من اونجارو نگفتم
_جونگکوک هوف باشه(لب جونگکوک رومیبوسه)
ویو یوری
لبش روبیسیدم خواستم بکشم کنار که لبامو اسیر لباش کرد و مک میزد و منم نمیدونستم چیکار کنم دست خودم نبود داشتم همکاری میکردم داشت مک میزد که یهو گوشیش زنگ خورد و گفت
اخه الان باید زنگ بزنی اخ نگا تهیونگه
الو چیه
×بیاید پایین دیگه
باشه
پاشو بریم پایین
_باشه
ببینمت
_(سرخ شده بچم)
اخی جوجه کوچولوم خجالت کشیده
_جونگ کوک(خجالت شدید)
یوری چرا خجالت میکشی از این به بعد همینه
_بریم پایین
بیا بریم
استایل یوری
بقیش واسه شب
۹.۸k
۱۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.