تپش قلب پارت ۶۷
بیشتر نزدیک لبام شد شروع کرد به بوسیدن لبام لبامو بوسید خیس منم همراهی کردم یه دستمو انداخت دور گردنش و همونجوری ادامه دادیم از لبام فاصله گرفت کوک:منم خیلی دوست دارم اندازه یه دنیا دوست دارم من:منم دوست دارم دوباره لبامو بوسید این دفع محکم فشار داد من:ولی اگه بچت پسر شد چی اونو که نمی تونی نازشو بکشی کوک:اونو دیگه مشتشو میکشم اگه پسر میشه میخوام اینه خودم بشه من:این خودت که میشه کوک:قطعا پسر باباش بعد خندیدیم کوک:آهان قرار بود ناز تو رو بکشم من:مگه نکردی کوک:نه نکردم این تازه بوسش بود من قراره بخورمت من:نه جونگ کوک نه کوک:چرا من:میخوای بچمون همینجا به دنیا بیاد کوک:فقط گردنت تولوخدا من:باشه ولی یواش کوک:خیله خوب رفت سمت گردنم گردنمو میبوسید و قلقلک میداد خیلی کم من:😂 وویی 😂 بعد یه زره قلقلک دادن خوابیدیم صبح بیدار شدیم (بچه ها اینجا یورا با ماشین میره بیرون همون موقع جونگ کوک بیدار میشه بهش میگه موقع برگشتن خوب ولی ترمزش بریده شده سومالیا مرد ولی یه نفر هنوز موند سوبین دوست پسر سابقش فکر میکنه جونگ کوک آدم میفرسته اما یورا بود یورا با ماشین میره برگشتنی جونگ کوک بهش زنگ میزنه اینم میخواد یه گوشه پارک کنه که ماشین واینمیسته ماشین هووو میره که میره که یورا به یه ماشین برخورد میکنه میخوره بهش یعنی ماشینه میخوره و ماشین چپه میشه میچرخه بله بچه به فاخ رفت و...... حالا گریه ما اینجا پنت هوس داریم 😐😂😂😂😂دسته خر چرا انقدر دوست دارم بچه بمیره😐😂🤣🤣الان از حسودیه🤔😐😂😂🤣) بیدار شدم رفتم لباسمو عوض کردم جونگ کوکم باهام بیدار شد کوک:صبح بخیر من:صبح بخیر کوک:سر صبحی کجا میری من:میرم خرید کنم سویچ ماشین کوک:جانم😐 من:سویچ ماشینو بده کوک:مگه بلدی من:بله بلدم بده کوک:نری بدبخت شیم من:نه بده کوک:خیله خوب رو اوپن زود بیایا من:تا صبحونتو بخوری من برگشتم کوک:عه نمی تونی که با شیکمه گشنه بری حداقل یه چیزی بخور من:آخه اشتها ندارم حالت تهوو دارم چیزی نمی تونم بخورم کوک:هوف خیله خوب بعد رفتم سوار ماشین شدم و رفتم همینجوری میچرخیدم که برگشتم جونگ کوک زنگ زد من:بله کوک:کجایی من:دارم برمیگردم هیچ خبری نیست کوک:بزن کنار صحبت کن من:باشه اومدم بزنم کنار اما واینمیستاد انگار ترمز نداشت من:جونگ کوک کوک:چیه من:ماشین واینمیسته کوک:چی یعنی چی واینمیسته من:یعنی اینکه انگار ترمز نداره جونگ کوک آره تصادف میکنم کوک:یورا یورا تو الان کجایی من:همین دور و برا جونگ کوک ماشین واینمیسته سرعتم زیاد شد من:جونگ کوک چیکار کنم کوک:یورا بیشتر فشار بده من:نمیشه میخواستم دور بزنم که یه ماشین از بغل اومد کوبید بهم و ماشین چرخید و چپ شد
از زبون جونگ کوک
صدا تصادف اومد من:نه یورا یورا الو
از زبون جونگ کوک
صدا تصادف اومد من:نه یورا یورا الو
۹.۰k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.