بدهی برای من شروعه ~ ۱۱
*ا/ت به دیوار نگاه میکنه همچنان*
ا/ت: اصلا حالا که بلوزتون پیدا شد گمشید بیرون
*ران و ریندو که بلوزشون گرفته بودن دستشون میرفتن سمت در*
ران: باشه دیگه داریم میریم
*ران جلوی ا/ت وایمیسته*
ران:ا/ت از کی تاحالا تو دمپایی خرگوشی میپوشی؟
*ران به دمپایی ا/ت نگاه میکنه و ا/ت که به دمپاییمیاد نگاه کنه که یهو چشش میوفته به بدن ران و خون دماغ میشههه*
ا/ت: گمشو بیرونتنننننن گفتممممم * درحالی که صورتش یه وردیگه گرفته که ران نبینه ران هول میده بیرون در محکم میبنده*
ریندو: ران این مشکلی چیزی داره؟
ران: احتمالا آره
ا/ت: خاک تو سرم کنننن نحیجسسمسجثنثنبحز
ساعت چندههه؟ وایسا ببییننمم کیییی ۳و نیم شدددد
*ا/ت سریع میره برق خاموشمیکنه و میره رو تخت*
ا/ت: فردا باید میرفتم دانشگاه خیر سرمممم
*ران و ریندو بعد یه چن دقیقه خابشون میگیره اره بعد میخوابن دیگه*
*صبح ا/ت بیدار میشه و درحالی که دستش روی سرش بود چون سردرد داشت برگشت به مبل نگاه کرد*
ا/ت: این کره خرا دیشب اینجا خوابیدن؟
*ا/ت بهشون نگاه میکنه*
ا/ت: وای نگاشون کن انگار ۳ سالشونه
*ا/ت میره جلو مبل*
ا/ت: حداقل پتو مینداختن رو خودتون احمقین ؟
*ا/ت پتو میاره میندازه رو صورت کوکو و ران و مایکی و کاکوچو و ریندو و تاکئومی*
ا/ت : هروقت پاشدن پتو میزارن رو خودشون دیگه به من چه
*ا/ت اماده میشه بره دانشگاه (لباس ا/ت فردا تو پارت بعدیش میزارم)*
_______
تا فردا راستییی من فردا کلاس دارم دوباره از ۸ صبح بعد آره نمیدونم کی برمیگردم خونه هروقت برگشتم پارت جدید میزارم👈🏻👉🏻🌚
ا/ت: اصلا حالا که بلوزتون پیدا شد گمشید بیرون
*ران و ریندو که بلوزشون گرفته بودن دستشون میرفتن سمت در*
ران: باشه دیگه داریم میریم
*ران جلوی ا/ت وایمیسته*
ران:ا/ت از کی تاحالا تو دمپایی خرگوشی میپوشی؟
*ران به دمپایی ا/ت نگاه میکنه و ا/ت که به دمپاییمیاد نگاه کنه که یهو چشش میوفته به بدن ران و خون دماغ میشههه*
ا/ت: گمشو بیرونتنننننن گفتممممم * درحالی که صورتش یه وردیگه گرفته که ران نبینه ران هول میده بیرون در محکم میبنده*
ریندو: ران این مشکلی چیزی داره؟
ران: احتمالا آره
ا/ت: خاک تو سرم کنننن نحیجسسمسجثنثنبحز
ساعت چندههه؟ وایسا ببییننمم کیییی ۳و نیم شدددد
*ا/ت سریع میره برق خاموشمیکنه و میره رو تخت*
ا/ت: فردا باید میرفتم دانشگاه خیر سرمممم
*ران و ریندو بعد یه چن دقیقه خابشون میگیره اره بعد میخوابن دیگه*
*صبح ا/ت بیدار میشه و درحالی که دستش روی سرش بود چون سردرد داشت برگشت به مبل نگاه کرد*
ا/ت: این کره خرا دیشب اینجا خوابیدن؟
*ا/ت بهشون نگاه میکنه*
ا/ت: وای نگاشون کن انگار ۳ سالشونه
*ا/ت میره جلو مبل*
ا/ت: حداقل پتو مینداختن رو خودتون احمقین ؟
*ا/ت پتو میاره میندازه رو صورت کوکو و ران و مایکی و کاکوچو و ریندو و تاکئومی*
ا/ت : هروقت پاشدن پتو میزارن رو خودشون دیگه به من چه
*ا/ت اماده میشه بره دانشگاه (لباس ا/ت فردا تو پارت بعدیش میزارم)*
_______
تا فردا راستییی من فردا کلاس دارم دوباره از ۸ صبح بعد آره نمیدونم کی برمیگردم خونه هروقت برگشتم پارت جدید میزارم👈🏻👉🏻🌚
۹.۷k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.