𝓂𝓇𝒾 𝓉ℴ 𝓉ℎℯ 𝓂𝒶𝒻𝒾𝒶 (ازدواج با مافیا)
𝓂𝓇𝒾 𝓉ℴ 𝓉ℎℯ 𝓂𝒶𝒻𝒾𝒶 (ازدواج با مافیا)
℘𝒶𝓇𝓉 𝟼
فردا
امروز پنج شنبه و لیا داره حاضر میشه که باباش بیاد دنبالش
لیا: مامانی دلم برات تنگ میشه (ناراحت ، کیوت)
ات: اره ولی فردا میای عزیزم
لیا: ...
ات: خیله خب..بیا بریم الان بابایی میاد
لیا نمیدونه ما طلاق گرفتیم ولی اگه بدونه هم حالیش نمیشه
زنگ در خورد
لیا: من باز میکنم
لیا رفت در و باز کنه... منم تو اشپز خونه بودم داشتم اب میخوردم که ی لحظه با صدای جیغ لیا لیوان از دستم افتاد شکست
ات: لیا (اروم)
سریع دویدم پیش در ولی هیچ کس نبود... تا دم در رفتم ولی همه جا خلوت بود
ات: لیا (بلند)
ات: اصلا شوخی با مزه ای نیست زود باش بیا بیرون
لیا همیشه از این شوخیای بی مزه میکنه و من و سکته میده ولی... همیشه زود پیداش میشد... وای نه خدایا اگه واقعا بچم و دزدیده باشن چی
ات: لیا (داد)
تهیونگ: ات..چرا داد میزنی
ات: تهیونگ لیا نیست
تهیونگ: یعنی چی نیست
ات: نیست دیگه نیس..
وسط حرفم یهو دیدم.....
℘𝒶𝓇𝓉 𝟼
فردا
امروز پنج شنبه و لیا داره حاضر میشه که باباش بیاد دنبالش
لیا: مامانی دلم برات تنگ میشه (ناراحت ، کیوت)
ات: اره ولی فردا میای عزیزم
لیا: ...
ات: خیله خب..بیا بریم الان بابایی میاد
لیا نمیدونه ما طلاق گرفتیم ولی اگه بدونه هم حالیش نمیشه
زنگ در خورد
لیا: من باز میکنم
لیا رفت در و باز کنه... منم تو اشپز خونه بودم داشتم اب میخوردم که ی لحظه با صدای جیغ لیا لیوان از دستم افتاد شکست
ات: لیا (اروم)
سریع دویدم پیش در ولی هیچ کس نبود... تا دم در رفتم ولی همه جا خلوت بود
ات: لیا (بلند)
ات: اصلا شوخی با مزه ای نیست زود باش بیا بیرون
لیا همیشه از این شوخیای بی مزه میکنه و من و سکته میده ولی... همیشه زود پیداش میشد... وای نه خدایا اگه واقعا بچم و دزدیده باشن چی
ات: لیا (داد)
تهیونگ: ات..چرا داد میزنی
ات: تهیونگ لیا نیست
تهیونگ: یعنی چی نیست
ات: نیست دیگه نیس..
وسط حرفم یهو دیدم.....
۱.۲k
۲۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.