پارت ۲۶
پارت ۲۶
ویو ته
با کوک رفتیم پایین که جین و نامجون هم اومدن ...
(علامت ها: جین× ، نامجون÷ ، کوک- ، ته+)
×÷اووووو سلام
-+سلامم
÷خب کجا بریم؟!
-وایستید تا جیهوپ و لارا هم بیان
÷نمیان!
+-چی؟!
×اول قرار بود بیان ، اما بعدش هوسوک زنگ زد گفت حال لارا خوب نیست و نمیتونن بیان.
+باشه پس خودمون ۴ تایی بریم
-×÷اوکی
÷خب. حالا بگو کجا بریم؟؟
-اممممم میگم بریم ساحل؟
+×÷ساحل!!؟
-آره خب ، ما که فردا هم مدرسه نمیریم ، پس چی بهتر از اینکه امشب رو بریم اونجا؟!
+من که موافقم
×منم اوکیم
÷پس سوار شید بریم
همه سوار ماشین کوک شدیم و راه افتادیم
جین نشست پشت فرمون و نامجون هم کنارش ، من و کوک هم پشت نشستیم
بعد یه مدت چشمام گرم شد و یه چرت زدم
وقتی بیدار شدم دیدم تو بغل کوکم
+کوک؟کوک؟
-اوم بله؟(خوابالو)
+پاشو ، نمیگی ببیننمون یه چی بگن؟(آروم)
×نگران نباش تهیونگ ، تا الان صد بار نگاتون کردیم (لبخند شیطانی)
+یا جین هیونگ
-بگیر بخواب
+چقدر مونده تا برسیم؟؟
÷۱۰ مین دیگه
+پس کوک پاشو به خواب نمیرسی
-اومم باشه بابا
رسیدیم ساحل ، رفتیم باهم ویسکی گرفتیم و اومدیم نشستیم
÷خب بچه ها بیاید بازی کنیم
+-×اوکی
بطری رو گذاشت وسط و شروع کرد به چرخوندن که افتاد رو جین و کوک
-جرعت یا حقیقت؟
×آمممم حقیقت
-خبببببب ، بین کانادا و نامجون کدوم رو انتخاب میکنی؟(بچه ها تو فیک جین عاشق کانادائه اوکی؟)
×چییی؟؟ آخه این چه سوالیه؟
-+بگووووو
×خ...خبببب ، ن..نامجون
+-اووووو یههههه
÷جین خودم میبرمت کانادا ؛)
+- ( پوکر فیس |: )
یکم بازی کردیم و بعد نشستیم لب دریا
ویو جین
باهم نشستیم لب دریا و موج آب پاهامون رو خیس میکرد ، به کوک و ته نگاه کردم که یه چیزی توجه ام رو جلب کرد
×ه...هی ت..ته ، گردنت چیشده؟!!!
با حرفم نامجون هم نگاهش به گردن ته افتاد.
+چ..چ...چی ؟ آممم هیچی بابا ، اِممم پشه نیش زده آره
÷ما هم که خر ، کوک باهاش چیکار کردی؟(بهت زده)
-ب..به من چه ، گفت که پشه نیش زده
×÷(نگاه های معنی دار)
-باشه بابا کار منه /:
کهههه
ویو ته
با کوک رفتیم پایین که جین و نامجون هم اومدن ...
(علامت ها: جین× ، نامجون÷ ، کوک- ، ته+)
×÷اووووو سلام
-+سلامم
÷خب کجا بریم؟!
-وایستید تا جیهوپ و لارا هم بیان
÷نمیان!
+-چی؟!
×اول قرار بود بیان ، اما بعدش هوسوک زنگ زد گفت حال لارا خوب نیست و نمیتونن بیان.
+باشه پس خودمون ۴ تایی بریم
-×÷اوکی
÷خب. حالا بگو کجا بریم؟؟
-اممممم میگم بریم ساحل؟
+×÷ساحل!!؟
-آره خب ، ما که فردا هم مدرسه نمیریم ، پس چی بهتر از اینکه امشب رو بریم اونجا؟!
+من که موافقم
×منم اوکیم
÷پس سوار شید بریم
همه سوار ماشین کوک شدیم و راه افتادیم
جین نشست پشت فرمون و نامجون هم کنارش ، من و کوک هم پشت نشستیم
بعد یه مدت چشمام گرم شد و یه چرت زدم
وقتی بیدار شدم دیدم تو بغل کوکم
+کوک؟کوک؟
-اوم بله؟(خوابالو)
+پاشو ، نمیگی ببیننمون یه چی بگن؟(آروم)
×نگران نباش تهیونگ ، تا الان صد بار نگاتون کردیم (لبخند شیطانی)
+یا جین هیونگ
-بگیر بخواب
+چقدر مونده تا برسیم؟؟
÷۱۰ مین دیگه
+پس کوک پاشو به خواب نمیرسی
-اومم باشه بابا
رسیدیم ساحل ، رفتیم باهم ویسکی گرفتیم و اومدیم نشستیم
÷خب بچه ها بیاید بازی کنیم
+-×اوکی
بطری رو گذاشت وسط و شروع کرد به چرخوندن که افتاد رو جین و کوک
-جرعت یا حقیقت؟
×آمممم حقیقت
-خبببببب ، بین کانادا و نامجون کدوم رو انتخاب میکنی؟(بچه ها تو فیک جین عاشق کانادائه اوکی؟)
×چییی؟؟ آخه این چه سوالیه؟
-+بگووووو
×خ...خبببب ، ن..نامجون
+-اووووو یههههه
÷جین خودم میبرمت کانادا ؛)
+- ( پوکر فیس |: )
یکم بازی کردیم و بعد نشستیم لب دریا
ویو جین
باهم نشستیم لب دریا و موج آب پاهامون رو خیس میکرد ، به کوک و ته نگاه کردم که یه چیزی توجه ام رو جلب کرد
×ه...هی ت..ته ، گردنت چیشده؟!!!
با حرفم نامجون هم نگاهش به گردن ته افتاد.
+چ..چ...چی ؟ آممم هیچی بابا ، اِممم پشه نیش زده آره
÷ما هم که خر ، کوک باهاش چیکار کردی؟(بهت زده)
-ب..به من چه ، گفت که پشه نیش زده
×÷(نگاه های معنی دار)
-باشه بابا کار منه /:
کهههه
۱.۲k
۲۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.