فرمانده جئون فقط برای منه
پارت ۱
بدوبدو داشتم میدویدم توان نداشتم رسیدم به ی کوچه وای بم بسته که ریدم
سرباز . به دستور معمور قانون شما دستگیر شده اید اگر مقاومت ...
سعی کردم لبخندم و حفظ کنم
ات . باشه بابا فهمیدم الان میام تو ماشین
سربازا اومدن سمتم ولی چشمم به کسی خورد درسته جئون فرمانده کره پس این من و پیدا کرده بابا چه کراشی آه ولش کن رفتم تو ماشین ی سرباز یورم و جئون هم ی ور دیگه نشستن منم لم دادم
سرباز . هوی لم نده صاف بشین
ات. برو بابا
بیشتر لم دادم
جئون هی درست بشین
باهام حرف زد عی جان
ات. چشم فرمانده جون
جونکوک . نگاه چپ چپ
ویو جی کی وای این دختره چه کراشه اگه خلافکار نبود بخدا برای خودم می کردمش ولی نه جونکوک عههه این چه هرفیه خفه شو و تو کار خودت تمر کز کن رسیدیم
جی کی . هوی پیاده شو
ات. چشممممم
بردیمش تو اتاق مت چون باید ۱۰ روز ازش مراقبت کنم اون و گذاشتم تو سلول خودم نشستم جلو میز که یهو
بدوبدو داشتم میدویدم توان نداشتم رسیدم به ی کوچه وای بم بسته که ریدم
سرباز . به دستور معمور قانون شما دستگیر شده اید اگر مقاومت ...
سعی کردم لبخندم و حفظ کنم
ات . باشه بابا فهمیدم الان میام تو ماشین
سربازا اومدن سمتم ولی چشمم به کسی خورد درسته جئون فرمانده کره پس این من و پیدا کرده بابا چه کراشی آه ولش کن رفتم تو ماشین ی سرباز یورم و جئون هم ی ور دیگه نشستن منم لم دادم
سرباز . هوی لم نده صاف بشین
ات. برو بابا
بیشتر لم دادم
جئون هی درست بشین
باهام حرف زد عی جان
ات. چشم فرمانده جون
جونکوک . نگاه چپ چپ
ویو جی کی وای این دختره چه کراشه اگه خلافکار نبود بخدا برای خودم می کردمش ولی نه جونکوک عههه این چه هرفیه خفه شو و تو کار خودت تمر کز کن رسیدیم
جی کی . هوی پیاده شو
ات. چشممممم
بردیمش تو اتاق مت چون باید ۱۰ روز ازش مراقبت کنم اون و گذاشتم تو سلول خودم نشستم جلو میز که یهو
۶۳۴
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.