my bloody love پارت18
گردنمو بوس کردن رفتن بیرون
میا. ایی چندشای رمانتیک
نشستم موهامو خشک کردم میکاپ مشکی کردم ک با لباسم ست شه لاکمم زدم موهامم باز گذاشتم
رفتم لباسمو پوشیدم خیلی پف بود من نمیدونم انگار عروسیه اخه داشتم میپوشیدم ک جیمینو کوک اومدن داخل
جیمین. کمک میخوای
میا. اره
اومدن سمتم جیمین زیپ لباسمو کشید بالا کوک جلو لباسمو صاف کرد نگاه خماری بهم کرد لبمو بوسید
میا. چندش اییییی
جیمینم بوسم کرد
لباسمو گرفتم بالا افتادم دنبالشون
میا. صبر کنن بکشمتونن
کوک. گود بای لیدی
خندیدن رفتن
میا. چرا انقدر جذابن خندم گرفت
رفتم کفشامو پوشیدم تاجرو کوک و جیمین گذاشتن رو سرم میا. تفففف تففف تو این رسمتون اوکی
جیمینو کوک. اوکی 😂🥲😑
رفتیم پایین همه دست زدن یکمی با مهمونا صحبت کردیم ک تو دستم ی نامه گذاشته شد روش نوشته شده بود read alone (معنیش تنهایی بخون) رفتم تو حیاط
نامرو باز کردم توش نوشته بود
You really want to do this, what will happen to you?
(واقعا میخوای اینکارو کنی اینده خودت چی میشه)
پایینشو خوندم نوشته بود You must really want to know who I am. You will understand one day. I'm just telling you that the crown on your head was meant for me first. Yes, my life was good until I put that cursed crown on my head and my life changed with my husband. My family is all in trouble. You know why. My husband was my blood, yes, you may say that they are lying, it's not true, but it's true, even if you want, I'll show you the signs, take care of your husbands, they are also the blood of my life, save yourself before it's too late, Mia, I trust you, don't risk Jimin and Kook, they don't love you. They will take revenge because they are human, stay away from them. Please, they are bloodsuckers. If you want to know what's going on, come to me. I will come to help you only when you need me very much. You are strong. Take care of others. Don't let your life become like mine.
(حتما خیلی دلت میخواد بدونی من کیم حتما یروزی میفهمی فقط ی نشونه بهت میگم اون تاجی ک رو سرته اول برای من بود اره من زندگیم خوب بود تا اون تاج لعنتیو گذاشتم رو سرم و زندگیم با شوهرم فرق کرد خانوادم همش تو دردسر بودن میدونی چرا چون شوهرم خون اشام بود اره شاید بگی اینا دروغ میگن حیقیقت نداره اما واقعیه حتی اکه بخوای نشونه هاشو بهت نشون میدم مراقب شوهرات باش اونا هم خون اشامن زندگیه خودتو نجات بده تا دیر نشده میا من بهت اعتماد داره جیمین و کوک خطر ناکن اونا دوستت ندارن میخوان انتقام بگیرن چون انسانی ازشون فاصله بگیر خواهش میکنم اونا خون اشامن اگه میخوای بدونی قضیه چیه بیا پیشم فقط تو زمانی ک بهم خیلی خیلی احتیاج داری میام تاکمکت کنم تو قوی هستی مراقب بقیه باش)
با حرف خون اشام قلبم وایساد دیشب تو تاریکی
چشای قرمزشون
حرفای کوک و جیمین
کوک. وقتی بفهمی ما کی هستی با پای خودت میزاری میری هه
جیمین. اصلا میدونی ما کی هستیم
چانگ. حتما میدونی ما خون
همش تو سرم اکو میشد نهنه دروغه دروغه
سرمو گرفتم نشستم رو زمین
امکان نداره مگه نه من با خون اشام نه نه
دلسا. میا چرا نشستی
میا. هی هیچی یواشکی اشکامو پاک کردم هیچی نشده بریم
از تو داغون بودم داشتم میمردم دلم میخواست داد بزنم گریه کنم
همه دست زدن دنیا دور سرم میچرخید
چانگ. و جانشینامونو معرفی میکنم جیمین و کوک پسرام و همسرشون میا امیدوارم بهترین ارباب و بانو باشن
همه دست زدن جیمنو کوک کمرمو گرفتن نفسم بند اومده بود بزور بغضمو نگه داشتم جلومون زانو زدن
جیمین. اینم ی رسمه
رسم رسم همش دروغه
کوک. خوبی میا. اره میرم هوا بخورم
رفتم حیاط پشتی عمارت از عمارت خیلی دپر بود لباسمو گرفتم دوییدم رفتم ته حیاط نشستم رو زمین تا میتونستم جیغ زدم گریه کردم نه این زندگی من نیست این خوابه امکان نداره هق هق نمیخواممم همش رسم رسم دروغگووووهااا هق هق من داشتم عاشقتون میشدممم لعنتیاااا دستمو کوبوندم ب شیشه باغچه کوچولو ته حیاط نشستم رو زمین دستم زخمی شده بود
نمیخوام زندگی کنم بابای کجایی نازمو بکشی🥺🥺
بخاطر اینکه دیشبم ویسم پرید نتونستم پارت بزارم امروز یه تا گذاشتم امدوارم خوشتون بیاد لایک و کامنت فراموش نشه
اینمم از اینن پارتت بقیشممم برای فرداااا
میا. ایی چندشای رمانتیک
نشستم موهامو خشک کردم میکاپ مشکی کردم ک با لباسم ست شه لاکمم زدم موهامم باز گذاشتم
رفتم لباسمو پوشیدم خیلی پف بود من نمیدونم انگار عروسیه اخه داشتم میپوشیدم ک جیمینو کوک اومدن داخل
جیمین. کمک میخوای
میا. اره
اومدن سمتم جیمین زیپ لباسمو کشید بالا کوک جلو لباسمو صاف کرد نگاه خماری بهم کرد لبمو بوسید
میا. چندش اییییی
جیمینم بوسم کرد
لباسمو گرفتم بالا افتادم دنبالشون
میا. صبر کنن بکشمتونن
کوک. گود بای لیدی
خندیدن رفتن
میا. چرا انقدر جذابن خندم گرفت
رفتم کفشامو پوشیدم تاجرو کوک و جیمین گذاشتن رو سرم میا. تفففف تففف تو این رسمتون اوکی
جیمینو کوک. اوکی 😂🥲😑
رفتیم پایین همه دست زدن یکمی با مهمونا صحبت کردیم ک تو دستم ی نامه گذاشته شد روش نوشته شده بود read alone (معنیش تنهایی بخون) رفتم تو حیاط
نامرو باز کردم توش نوشته بود
You really want to do this, what will happen to you?
(واقعا میخوای اینکارو کنی اینده خودت چی میشه)
پایینشو خوندم نوشته بود You must really want to know who I am. You will understand one day. I'm just telling you that the crown on your head was meant for me first. Yes, my life was good until I put that cursed crown on my head and my life changed with my husband. My family is all in trouble. You know why. My husband was my blood, yes, you may say that they are lying, it's not true, but it's true, even if you want, I'll show you the signs, take care of your husbands, they are also the blood of my life, save yourself before it's too late, Mia, I trust you, don't risk Jimin and Kook, they don't love you. They will take revenge because they are human, stay away from them. Please, they are bloodsuckers. If you want to know what's going on, come to me. I will come to help you only when you need me very much. You are strong. Take care of others. Don't let your life become like mine.
(حتما خیلی دلت میخواد بدونی من کیم حتما یروزی میفهمی فقط ی نشونه بهت میگم اون تاجی ک رو سرته اول برای من بود اره من زندگیم خوب بود تا اون تاج لعنتیو گذاشتم رو سرم و زندگیم با شوهرم فرق کرد خانوادم همش تو دردسر بودن میدونی چرا چون شوهرم خون اشام بود اره شاید بگی اینا دروغ میگن حیقیقت نداره اما واقعیه حتی اکه بخوای نشونه هاشو بهت نشون میدم مراقب شوهرات باش اونا هم خون اشامن زندگیه خودتو نجات بده تا دیر نشده میا من بهت اعتماد داره جیمین و کوک خطر ناکن اونا دوستت ندارن میخوان انتقام بگیرن چون انسانی ازشون فاصله بگیر خواهش میکنم اونا خون اشامن اگه میخوای بدونی قضیه چیه بیا پیشم فقط تو زمانی ک بهم خیلی خیلی احتیاج داری میام تاکمکت کنم تو قوی هستی مراقب بقیه باش)
با حرف خون اشام قلبم وایساد دیشب تو تاریکی
چشای قرمزشون
حرفای کوک و جیمین
کوک. وقتی بفهمی ما کی هستی با پای خودت میزاری میری هه
جیمین. اصلا میدونی ما کی هستیم
چانگ. حتما میدونی ما خون
همش تو سرم اکو میشد نهنه دروغه دروغه
سرمو گرفتم نشستم رو زمین
امکان نداره مگه نه من با خون اشام نه نه
دلسا. میا چرا نشستی
میا. هی هیچی یواشکی اشکامو پاک کردم هیچی نشده بریم
از تو داغون بودم داشتم میمردم دلم میخواست داد بزنم گریه کنم
همه دست زدن دنیا دور سرم میچرخید
چانگ. و جانشینامونو معرفی میکنم جیمین و کوک پسرام و همسرشون میا امیدوارم بهترین ارباب و بانو باشن
همه دست زدن جیمنو کوک کمرمو گرفتن نفسم بند اومده بود بزور بغضمو نگه داشتم جلومون زانو زدن
جیمین. اینم ی رسمه
رسم رسم همش دروغه
کوک. خوبی میا. اره میرم هوا بخورم
رفتم حیاط پشتی عمارت از عمارت خیلی دپر بود لباسمو گرفتم دوییدم رفتم ته حیاط نشستم رو زمین تا میتونستم جیغ زدم گریه کردم نه این زندگی من نیست این خوابه امکان نداره هق هق نمیخواممم همش رسم رسم دروغگووووهااا هق هق من داشتم عاشقتون میشدممم لعنتیاااا دستمو کوبوندم ب شیشه باغچه کوچولو ته حیاط نشستم رو زمین دستم زخمی شده بود
نمیخوام زندگی کنم بابای کجایی نازمو بکشی🥺🥺
بخاطر اینکه دیشبم ویسم پرید نتونستم پارت بزارم امروز یه تا گذاشتم امدوارم خوشتون بیاد لایک و کامنت فراموش نشه
اینمم از اینن پارتت بقیشممم برای فرداااا
۳۲.۸k
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.