سناریو از جیهوپ : پارت دو
سناریو از جیهوپ : پارت دو
از زبون جیهوپ ♤________________________
چن روزی بود که خبری از آ/ت نداشتم ..
حسابی دلتنگش بودم اما بروز نمیدادم !!
قبل رفتنم گذاشته بودمش پیش مامان تا خیالم ازش راحت باشه ..
بالاخره بچم تو شکمش بودو مهم تر از اون زنم بود .. کسی ک به سادگی بدستش نیاوردم
نگاهی تو آینه ب خودم کردم
چشمام از شدت بیخوابی حسابی قرمز شده بود
موهام ژولیده پولیده بودو چن روز بود حموم نرفته بودم
کراوات دور گردنمو شل کردمو رو مبل نشستم بعد تصمیم گرفتم با مامان تماس بگیرم تا هم آ/ت رو ببینم هم بگم قراره فردا برگردم
گوشیم رو برداشتم و با مامان کال کردم
با زنگ سوم مامان گوشی رو برداشت و با تعجب نگاهی ب من انداخت
~ پسرم تویی ؟ چرا انقدر داغون شدی ؟
میدونستم از دوری آ/ت اینجوری شدم اما چیزی نگفتم و اخمی کردم
آ/ت کجاست ؟ دلتنگشم
~ تو اتاقش خوابه . از وقتی رفتی پیراهنتو از خودش جدا نکرده
با چیزی ک مامان گفت ناخداگاه لبخند محوی روی لبم شکل گرفت
گوشی رو میبری تو اتاقمون تا ببینمش
~ اره پسرم حتما
گوشی رو به سمت اتاق مشترک من و آ/ت تو خونه ی مامان برد و در رو آروم باز کرد
با چیزی ک دیدم نفسم برید ..
آن نزن عوضی میدم آیدیتو بچها پخش کنن فحشت بدن 😏
شرایط پارت بعد = ۶ لایک
@my_hope_bangtan
@tania92
@heli_1616
@ted_mosby
@kirinj
@otako_love
@heli.ir
@asal.hasty1232
@dyhhjjii
@rosalix
@jjeon
@love.gojine
@mexi1
از زبون جیهوپ ♤________________________
چن روزی بود که خبری از آ/ت نداشتم ..
حسابی دلتنگش بودم اما بروز نمیدادم !!
قبل رفتنم گذاشته بودمش پیش مامان تا خیالم ازش راحت باشه ..
بالاخره بچم تو شکمش بودو مهم تر از اون زنم بود .. کسی ک به سادگی بدستش نیاوردم
نگاهی تو آینه ب خودم کردم
چشمام از شدت بیخوابی حسابی قرمز شده بود
موهام ژولیده پولیده بودو چن روز بود حموم نرفته بودم
کراوات دور گردنمو شل کردمو رو مبل نشستم بعد تصمیم گرفتم با مامان تماس بگیرم تا هم آ/ت رو ببینم هم بگم قراره فردا برگردم
گوشیم رو برداشتم و با مامان کال کردم
با زنگ سوم مامان گوشی رو برداشت و با تعجب نگاهی ب من انداخت
~ پسرم تویی ؟ چرا انقدر داغون شدی ؟
میدونستم از دوری آ/ت اینجوری شدم اما چیزی نگفتم و اخمی کردم
آ/ت کجاست ؟ دلتنگشم
~ تو اتاقش خوابه . از وقتی رفتی پیراهنتو از خودش جدا نکرده
با چیزی ک مامان گفت ناخداگاه لبخند محوی روی لبم شکل گرفت
گوشی رو میبری تو اتاقمون تا ببینمش
~ اره پسرم حتما
گوشی رو به سمت اتاق مشترک من و آ/ت تو خونه ی مامان برد و در رو آروم باز کرد
با چیزی ک دیدم نفسم برید ..
آن نزن عوضی میدم آیدیتو بچها پخش کنن فحشت بدن 😏
شرایط پارت بعد = ۶ لایک
@my_hope_bangtan
@tania92
@heli_1616
@ted_mosby
@kirinj
@otako_love
@heli.ir
@asal.hasty1232
@dyhhjjii
@rosalix
@jjeon
@love.gojine
@mexi1
۵.۴k
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.