فیک آقای خشن قسمت ۴
ماریسا داشت میرقصید
و نم نم جون کوک همراه بارقص داشت
ماریسا رو به سمت در برد تا بدزدعه
ماریسا یهو دلش خواست جون کوک رو محکم بغلش کرد
یهو جون کوک محکم کشیده ای زد توی گوشش و کلاه گیس اش افتاد همه بلند داد زدن وایییییی رئیس مافیا جیغ داد بیداد
ماریسا افتاده بود روی زمین داشت گریه میکرد چون هم صورتش یی حس شده بود
هم گوش هاش نمیشنید داشت گریه میکرد
جون کوک گفت متاسفم ببخشید من تا به حال دست روی کسی بلند نکرده بودم معذرت میخوام
اما ماریسا ترسید بود داشت عقب عقب می رفت و هیچی متوجه نمیشد
جون کوک می اومد جلوتر
همه فرار کردن
جون کوک اومد ماریسا بلند کرد و میخواست ببرتش خونه اش آنقدر دست وپا زد دوید بیرون رسید خونه نمیتونست حتی حرف بزنه
و نم نم جون کوک همراه بارقص داشت
ماریسا رو به سمت در برد تا بدزدعه
ماریسا یهو دلش خواست جون کوک رو محکم بغلش کرد
یهو جون کوک محکم کشیده ای زد توی گوشش و کلاه گیس اش افتاد همه بلند داد زدن وایییییی رئیس مافیا جیغ داد بیداد
ماریسا افتاده بود روی زمین داشت گریه میکرد چون هم صورتش یی حس شده بود
هم گوش هاش نمیشنید داشت گریه میکرد
جون کوک گفت متاسفم ببخشید من تا به حال دست روی کسی بلند نکرده بودم معذرت میخوام
اما ماریسا ترسید بود داشت عقب عقب می رفت و هیچی متوجه نمیشد
جون کوک می اومد جلوتر
همه فرار کردن
جون کوک اومد ماریسا بلند کرد و میخواست ببرتش خونه اش آنقدر دست وپا زد دوید بیرون رسید خونه نمیتونست حتی حرف بزنه
۵.۵k
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.