𝓕𝓸𝓻𝓬𝓮𝓭 𝓫𝓾𝓽 𝓻𝓸𝓶𝓪𝓷𝓽𝓲𝓬
𝓕𝓸𝓻𝓬𝓮𝓭 𝓫𝓾𝓽 𝓻𝓸𝓶𝓪𝓷𝓽𝓲𝓬
P2
(من پدر آ.ت رو پ.ا میزارم )
جونگ کوک:بازم که باختی !
پ.ا :هیچی که ندارم
جونگ کوک:یعنی چی که هیچی نداری ؟(جدی)
پ.ا :دخترمو بهت میدم
جونگ کوک:هوممم خوبه
پ.ا :یه شرطی داره !
جونگ کوک:چه شرطی ؟هرچی باشه قبول
پ.ا :با دخترم ازدواج کنی و اگه ولش کردی نه من نگهش میدارم نه تو
جونگ کوک:هوفففف قبوله
پ.ا:پس بریم خونم
ویو آ.ت
رفتم خونه لباسم رو عوض کردم یه شورتک پوشیدم یه لباس گشاد بلند صورتی که تا شورتک میومد ولی شورتک دیده نمیشد.
که یهو صدای ماشین اومد ،باخوشحالی رفتم دم پنجره ولی بابام با یه مرد دیگه اومد
ترسیده بودم
طلب کاراش بودن !!
پ.ا :آ.ت .....آ.ت ....دختره ای هرزه کجایی!
ا.ت :ب....بل...بله
پ.ا:بیا پاین ببینم
ا.ت :بله پدر
پ.ا:وسایلت رو جمع کن
ا.ت :چی چرا؟
میخوای منو باز بفروشی به طلب کارات؟(عررر)
بسته دیگه میفهمی خسته شدم (داره عر میزنه بنده خدا )
بسته !!تا کی باید زیر بار حرف تو برم؟(باگریه زاری)
پ.ا :اوووو پرو شدی!دستمو بلند کردم که بزنمش که یهو
کوک:کی به تو اجازه داده دست روی اموال من بلند کنی ؟
زود وسایلت رو جمع کن زود(جدی)
ا.ت :از همتون بدم میاد
کوک :بیارینش
ا.ت :هی ولم کنیدددد ولم کننن ولم کنننن (با گریه)
ا.ت :آخ دستم(راستی آ.ت یه دست بهش بزنن بدنش کبود میشه:///مثل من)
کوک :اینم پولت ؛دخترتم دیگه بهت نمیدم !!
پ.ا :مرسییی دخترم مال خودتون
ویو آ.ت
منو انداخت تو ماشین بدنم درد میکرد جای کتک های پدرم با دستم که همون مرده اومد (اون مرده اسم دارههه الاغ اسمش کوک کوک)
کوک:اسمت چیه؟چند سالته ؟
ا.ت :من.....من اسمم ا.ت .....نوزده سالمه
کوک :خوبه
ا.ت :چی خوبه ؟
کوک :باید به شما جواب پس بدم
پیاده شو
ادامه دارههه
خمار بمونید خماررر:))
P2
(من پدر آ.ت رو پ.ا میزارم )
جونگ کوک:بازم که باختی !
پ.ا :هیچی که ندارم
جونگ کوک:یعنی چی که هیچی نداری ؟(جدی)
پ.ا :دخترمو بهت میدم
جونگ کوک:هوممم خوبه
پ.ا :یه شرطی داره !
جونگ کوک:چه شرطی ؟هرچی باشه قبول
پ.ا :با دخترم ازدواج کنی و اگه ولش کردی نه من نگهش میدارم نه تو
جونگ کوک:هوفففف قبوله
پ.ا:پس بریم خونم
ویو آ.ت
رفتم خونه لباسم رو عوض کردم یه شورتک پوشیدم یه لباس گشاد بلند صورتی که تا شورتک میومد ولی شورتک دیده نمیشد.
که یهو صدای ماشین اومد ،باخوشحالی رفتم دم پنجره ولی بابام با یه مرد دیگه اومد
ترسیده بودم
طلب کاراش بودن !!
پ.ا :آ.ت .....آ.ت ....دختره ای هرزه کجایی!
ا.ت :ب....بل...بله
پ.ا:بیا پاین ببینم
ا.ت :بله پدر
پ.ا:وسایلت رو جمع کن
ا.ت :چی چرا؟
میخوای منو باز بفروشی به طلب کارات؟(عررر)
بسته دیگه میفهمی خسته شدم (داره عر میزنه بنده خدا )
بسته !!تا کی باید زیر بار حرف تو برم؟(باگریه زاری)
پ.ا :اوووو پرو شدی!دستمو بلند کردم که بزنمش که یهو
کوک:کی به تو اجازه داده دست روی اموال من بلند کنی ؟
زود وسایلت رو جمع کن زود(جدی)
ا.ت :از همتون بدم میاد
کوک :بیارینش
ا.ت :هی ولم کنیدددد ولم کننن ولم کنننن (با گریه)
ا.ت :آخ دستم(راستی آ.ت یه دست بهش بزنن بدنش کبود میشه:///مثل من)
کوک :اینم پولت ؛دخترتم دیگه بهت نمیدم !!
پ.ا :مرسییی دخترم مال خودتون
ویو آ.ت
منو انداخت تو ماشین بدنم درد میکرد جای کتک های پدرم با دستم که همون مرده اومد (اون مرده اسم دارههه الاغ اسمش کوک کوک)
کوک:اسمت چیه؟چند سالته ؟
ا.ت :من.....من اسمم ا.ت .....نوزده سالمه
کوک :خوبه
ا.ت :چی خوبه ؟
کوک :باید به شما جواب پس بدم
پیاده شو
ادامه دارههه
خمار بمونید خماررر:))
۱۳.۳k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.