پارت چهارم
پارت چهارم
ویو ات
صبح
دیشب اتاق ها تقسیم شد منم یا یونگی افتادم خیلی خوشحالم
ولی میترسم پیشش سوتی بدم بعد اتاق هامون مسترهم هست دیگه بد تر وویییی*خودتون بدونید منظورم چیه*
ویو یونگی
با زنگ گوشی از خواب بیدار شدم دیدم اتم بیدار شد رد تخت نشستم گفتم:صبخ بخیر
ات:صبح تو هم بخیر اممممم اول تو میری سرویس بهداشتی یا من برم؟
یونگی:تو برو لباسام بر دار اون تو عوض کن اینجا نمیشه
ات:اوکی
ات رفت دستشویی منم رفتم برای خودم لباس انتخاب کردم و پوشیدم
ده مین بعد*
ات از دستشویی اومد بیرون یه استایل دارک زد با شلوار پایین کش دار سیاه گشاد با یه نیم تنه سیاه با یه کت سیاه و ساق دست توری و یه کپ زنجیر دار با پوتین (اسلاید دوم)
خیلی خوشگل شده بود محوش شده بودم که یهو گفت:یونگی خوبی؟
یونگی:آ.آ.آره خیلی خوشگل شدی
ات خجالت زده گفت:مرسی
ویو راوی
رفتن پایین دیدن بچه ها دارن صبحانه میخورن نشستن
ات و یونگی:صبح همگی بخیر
همه: صبح بخیر
نامجون:بچه ها بعد صبحانه میخوایم بریم کمپانی واسه ران جدید
همه به غیر از ات:اوکی
ات:منم باید باشم؟
یونگی:حتما چون تو عضو جدیدی باید معرفیت کنیم
ات:آها اوکی
بعد صبحانه همه آماده شدن رفتیم کمپانی
ویو داخل کمپانی*
ویو ات
رسیدیم کمپانی واسه ران بی تی اس
رفتیم که یهو.........
امید وارم خوشتون اومده باشه بچه ها من فردا صبح پارت پنج رو میزارم چون اجازه داریم گوشی ببریم مدرسه با دوستام مینویسم میزارم
لایک فالو و کامنت یادتون نره بابایییییی
ویو ات
صبح
دیشب اتاق ها تقسیم شد منم یا یونگی افتادم خیلی خوشحالم
ولی میترسم پیشش سوتی بدم بعد اتاق هامون مسترهم هست دیگه بد تر وویییی*خودتون بدونید منظورم چیه*
ویو یونگی
با زنگ گوشی از خواب بیدار شدم دیدم اتم بیدار شد رد تخت نشستم گفتم:صبخ بخیر
ات:صبح تو هم بخیر اممممم اول تو میری سرویس بهداشتی یا من برم؟
یونگی:تو برو لباسام بر دار اون تو عوض کن اینجا نمیشه
ات:اوکی
ات رفت دستشویی منم رفتم برای خودم لباس انتخاب کردم و پوشیدم
ده مین بعد*
ات از دستشویی اومد بیرون یه استایل دارک زد با شلوار پایین کش دار سیاه گشاد با یه نیم تنه سیاه با یه کت سیاه و ساق دست توری و یه کپ زنجیر دار با پوتین (اسلاید دوم)
خیلی خوشگل شده بود محوش شده بودم که یهو گفت:یونگی خوبی؟
یونگی:آ.آ.آره خیلی خوشگل شدی
ات خجالت زده گفت:مرسی
ویو راوی
رفتن پایین دیدن بچه ها دارن صبحانه میخورن نشستن
ات و یونگی:صبح همگی بخیر
همه: صبح بخیر
نامجون:بچه ها بعد صبحانه میخوایم بریم کمپانی واسه ران جدید
همه به غیر از ات:اوکی
ات:منم باید باشم؟
یونگی:حتما چون تو عضو جدیدی باید معرفیت کنیم
ات:آها اوکی
بعد صبحانه همه آماده شدن رفتیم کمپانی
ویو داخل کمپانی*
ویو ات
رسیدیم کمپانی واسه ران بی تی اس
رفتیم که یهو.........
امید وارم خوشتون اومده باشه بچه ها من فردا صبح پارت پنج رو میزارم چون اجازه داریم گوشی ببریم مدرسه با دوستام مینویسم میزارم
لایک فالو و کامنت یادتون نره بابایییییی
۸.۹k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.