تکپارتی
#تکپارتی
#هیونجین
وقتی تولدته ولی باهم قهرین
ویو ا.ت
منو هیونجین ۲ ساله باهم در رابطه ایم
و یه هفتس باهم قهریم و من فکر میکنم آخر از هم جدا میشیم
ما یه اکیپ ۶ نفره داریم سه تا دختر و سه تا پسر
هیونجین با یکی از دخترا به شدت صمیمی شده بود و منم با یه پسر که دوستمه دوسته خیلی نزدیکم
هیونجین همش با سوجین (اسم دختره که باهاش گرم گرفته بود) میرفت دورا و اصن به من محل نمیداد انگار منی وجود نداشتم
من نمیخواستم تولدم رو جشن بگیرم چون دیگه علاقه ای به تولد ندارم ولی خیلی دوست داشتم حداقل این روز رو با هیونجین جشن بگیرم ولی خب....
اون تو خونه خودش بود باهم تو خونه ی من زندگی میکردیم ولی از وقتی قهر شدیم نه باهم حرف زدیم نه پیام دادیم و هیون از خونه رف
امروز بش پیام دادم که بیا اینجا تا فردا باهم بریم بیرون ولی اون گف لازم نی
یعنی آنقدر براش بی ارزشم
یعنی آنقدر ازم متنفره
ما بهترین خاطراتارو داشتیم
+این داستان بر اساس واقعیت می باشد+
تولدم مبارک:)
اگه هیونجین ویو رو میخواین از ایشون بپرسین
@media777@
ادمین:هوانگ لانا
نظرتانو بگین:)
#هیونجین
وقتی تولدته ولی باهم قهرین
ویو ا.ت
منو هیونجین ۲ ساله باهم در رابطه ایم
و یه هفتس باهم قهریم و من فکر میکنم آخر از هم جدا میشیم
ما یه اکیپ ۶ نفره داریم سه تا دختر و سه تا پسر
هیونجین با یکی از دخترا به شدت صمیمی شده بود و منم با یه پسر که دوستمه دوسته خیلی نزدیکم
هیونجین همش با سوجین (اسم دختره که باهاش گرم گرفته بود) میرفت دورا و اصن به من محل نمیداد انگار منی وجود نداشتم
من نمیخواستم تولدم رو جشن بگیرم چون دیگه علاقه ای به تولد ندارم ولی خیلی دوست داشتم حداقل این روز رو با هیونجین جشن بگیرم ولی خب....
اون تو خونه خودش بود باهم تو خونه ی من زندگی میکردیم ولی از وقتی قهر شدیم نه باهم حرف زدیم نه پیام دادیم و هیون از خونه رف
امروز بش پیام دادم که بیا اینجا تا فردا باهم بریم بیرون ولی اون گف لازم نی
یعنی آنقدر براش بی ارزشم
یعنی آنقدر ازم متنفره
ما بهترین خاطراتارو داشتیم
+این داستان بر اساس واقعیت می باشد+
تولدم مبارک:)
اگه هیونجین ویو رو میخواین از ایشون بپرسین
@media777@
ادمین:هوانگ لانا
نظرتانو بگین:)
۶.۳k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.