آخرین بوسه ۷۱
ات از کار جونگ کوک
زد زیر خنده
و بعد شروع کرد با گوشی کار کردن
که یکدفعه گوشی جونگ کوک
زنگ خورد
و جونگ کوک از آشپزخونه گفت:
ات ببین کی داره زنگ میزنه
ات نگاهی انداخت و گفت:
جونگ کوک، جینه بردارم؟
جونگ کوک:
آره بردار ببینم چیکار داره
ات تماس تصویری رو جواب داد و گفت:
سلام جین اوما خوبی؟
جونگ کوک تو آشپزخونه اس کاریش داری؟
جین:
به سلام ات ،بلاخره
ما بعد از مدت ها دیدیمت،
آم آره کارش دارم
کی میاد؟
ات: الان میاد، چه خبرا؟
جین: سلامتی، حال نینی کوچولوی ما خوبه؟
ات خندید و گفت:
آره خوبه، نینی کوچولومون
دلش رامیون میخواست
باباش رو فرستاد تا براش
درست کنه
جین با حرف ات خنده ی شیشه پاک کنی کرد و گفت:
از دست این نینی کوچولوی ما
راوی:
جونگ کوک همون موقع با ظرف نودل
رفت پیش ات
و گوشی رو گرفتو شروع کرد با جین حرف زدن
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
زد زیر خنده
و بعد شروع کرد با گوشی کار کردن
که یکدفعه گوشی جونگ کوک
زنگ خورد
و جونگ کوک از آشپزخونه گفت:
ات ببین کی داره زنگ میزنه
ات نگاهی انداخت و گفت:
جونگ کوک، جینه بردارم؟
جونگ کوک:
آره بردار ببینم چیکار داره
ات تماس تصویری رو جواب داد و گفت:
سلام جین اوما خوبی؟
جونگ کوک تو آشپزخونه اس کاریش داری؟
جین:
به سلام ات ،بلاخره
ما بعد از مدت ها دیدیمت،
آم آره کارش دارم
کی میاد؟
ات: الان میاد، چه خبرا؟
جین: سلامتی، حال نینی کوچولوی ما خوبه؟
ات خندید و گفت:
آره خوبه، نینی کوچولومون
دلش رامیون میخواست
باباش رو فرستاد تا براش
درست کنه
جین با حرف ات خنده ی شیشه پاک کنی کرد و گفت:
از دست این نینی کوچولوی ما
راوی:
جونگ کوک همون موقع با ظرف نودل
رفت پیش ات
و گوشی رو گرفتو شروع کرد با جین حرف زدن
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۹.۰k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.