پارت ۵ من خیانت نکردم

کوک:باشه چی کارم داشتی
سوجین :امم خواستم بهت بگم که میدونی که اگر به ات قضیه رو بگی چی میشه دیگه درسته؟
کوک:برو سر اصل مطلب
سوجین:خب میخوام یه عکسی برام درست کنی
کوک:چه عکسی
سوجین: میخوام یه عکس از منو تو بگیری و برای ات بفرستی
کوک:اینکار رو نمیکنم تو سر قولت نموندی فقط گفتی باید باهات دوست باشم نزن زیرش
سوجین: امم خب دوست دارم بزنم زیرش ولی حالا که فکر میکنم دلم به حالت میسوزه

کوک ویو :
وای هنوز داره تیکه می ندازه اگر بخاطر ات نبود عمران باهاش حرف میزنم ات من بهت قول دادم بهت خیانت نمیکنم ولی ببخشید بخاطر خودته
گارسون: چیزی میل دارید؟
کوک و سوجین :نه مرسی
سوجین:خب دیگه میتونی بری از اون کافه ی نحس زدم بیرون و به خونه حرکت کردم گوشیم زنگ خورد که اسم زندگیم نمایان شد لبخند بزرگی زدم و جواب داد
کوک:سلام عزیزم
ات:سلام کوک خوبی ؟
کوک:مرسی عزیزم تو خوبی
جانم کارم داشتی
ات:کوک تو راه که داری میای یکم لواشک میخری
کوک:باشه عزیزم
ات :کوک ؟
کوک:جانم
ات:کی میای
کوک: تو راهم برم برات لواشک بخرم بیام
ات:وای بای
کوک:بای عزیزم
ات ویو:
گوشی رو خط کردم دلم خیلی لواشک میخواست پس به کوک گفتم بخره حوصلم تو خونه سر رفت تصمیم گرفتم برم کیدراما ببینم
ات:اجوما میشه کنترل تلوزیون رو بدی
اجوما: اره عزیزم بیا
کنترل رو ازش گرفتم بعد از نیم ساعت صدای چرخوندن کلید توی در اومد
که کوک تو چارچوب در نمایان شد
با لبخند پهنی گفتم:سلام عزیزم
کوک: سلام مادر نمونه
ات:برام لواشک خریدی
کوک:اره عشقم ولی اول غذا بعد لواشک
ات:با چه
اجوما :پسرم خوش اومدی برو لباسات رو عوض کن بعد بیا ناهار بخور
کوک:چشم اجوما
ادمین گلتون:خب بچها من فردا امتحان دارم امروز داشتم میخوندم ببخشید دیر گذاشتم ولی براتون یکم زیاد گذاشتم الانم دوستون دارم شب بخیر موچ به کله هاتون 🙃
#فیک جونگ کوک
#جونگ کوک
#بی تی اس