پارت پنجم

دینگ دینگ * زنگ در *
+ الان باز میکنم ..
پستچی : بفرمایید سفارشتون
+ خيلي متشکرم
+ بچه جون بیا غذا بخوریم ،
= دوستان گوجو خبر نداشت سوفیا یک آدم بسیار بد غذا هست
= سوفیا به غذا یه جوری نگاه میکرد انگار سوکونا رو دیده
+ چیشده ؟
♡ نمیخورم
+ چرا ؟
♡ چون نمی خورم ..
+ خب چی دوست داری ؟
♡ نمیدونم
+ بچه جون منو اسکل کردی ؟
♡ اره
+ لعنت خدا بر شر شیطان _ الله اکبر
♡ من بستنی می خوام
+ اول باید غذا بخوری بعد
= دوستان غذا سوشی بود با پیتزا
+ بچه جون دهنتو باز کن
= دوستان سوفیا پریده بالا مبل و لج کرده که نمیخوره
+ بچه جون دهنتو باز کن .. بچه با بینهایت دهنتو باز میکنم ، پس خودت باز کن
♡ نمیخورم
= گذاشتن پیتزا تو بشقاب و مثل گربه پریدن روی مبل و گرفتن سوفیا و قلقلک دادنش
+ میخوری یا بازم قلقلکت بدم ؟
♡ نمیخورم ...
+ عجب لج بازی هستی تو .. پس قلقلکت میدم
♡ نهههههههههههه
+ ارهههههه
= قلقلکت دادن سوفیا
♡ باشه، باشه ، میخورم ، بسه دیگه
+ افرین
= وقتی داشت غذاشو میخورد انگار داشت زهر مار میخورد گوجو رو از اشتها انداخت
+ بسه دیگه اشتها مو کور کردی
+ دارم جدی میگم چی دوست داری ؟
♡ اونیگیری
+ خب اینو از اول میگفتی.. * رفتن به سمت یخچال *
+ اتفاقا منم اونیگیری خیلی دوست دارم، همیشه تو یخچالم هست
+ بفرمایید اینم از اونیگیری
= سوفیا بلاخره غذاشو خورد ..
= خلاصه غذاشون رو خوردن و لباس پوشیدن و رفتن جایی که تخت خواب و کمد و حالا وسایل دیگه می فروختند ..
+ خب ببین اینجا مدل های مختلف تخت هست کدوم رو دوست داری
♡ اون وسطی
+ عجب سلیقه معرکه ای بچه
+ آقا اون وسطی رنگ سفیدش با کمد چی سوفیا ؟
♡ کمد هم اون آخری
+ چشم
+ کمد هم رنگ سفید باشه مدل آخری
فروشنده : چشم .. کل قیمت میشه ۸۶ میلیون
= گوجو کارتش رو در میاره و خلاصه حساب میکنه
فروشنده : امروز بعد ظهر تخت و کمد به دستتون میرسه
+ خیلی ممنون .. بزن بریم که کلی کار داریم