عاشق شدن part⁶¹
تهیونگ:ت غذا درس میکنی منم استراحت میکنم
ا.ت:ی فکر بهتر، ،،ت غذا درس میکنی من استراحت میکنم
تهیونگ:ی فکر خیلی خوب، ،
ا.ت:چی؟
تهیونگ:زنگ میزنیم و غذا سفارش میدیم و جفتمون استراحت میکنیم
بعد از.ت رفت تو اتاق منم زنگ زدم دوکبوکی سفارش دادم بعد رفتم تو اتاق ا.ت داشت بت گوشی ور میرفت منم حولرو برداشتم و رفتم حموم بعد ک اومدم بیرون دیدم ا.ت خوابه ی شلوارک پوشیدم و رفتم رو تخت ک خوابم برد.
ویو ا.ت
با صدای زنگ در بیدار شدم و دیدم ک ته بدون پیرهن
خوابیده بود سریع رفتم درو باز کردم غذا رو گرفتم و اومدم داخل. چون ته حساب کرده بود دیگ حساب نکردم غذارو گذاشتم رو میز و رفتم تو اتاق
ا.ت:ته. ته. *آروم
تهیونگ:هوم؟؟
ا.ت:پاشو غذا رو آوردن
یهو منو کشید و افتادم رو تخت
تهیونگ:یکم دیگ بخوابیم
ا.ت:من گشنمه
تهیونگ:منم خوابم میاد
بعد منو از پشت بغلم کرد و دوباره خوابید. منم بعد چن مین چشام گرم شد و خوابیدم
❤️🔚🩶
💬🗯💬
ا.ت:ی فکر بهتر، ،،ت غذا درس میکنی من استراحت میکنم
تهیونگ:ی فکر خیلی خوب، ،
ا.ت:چی؟
تهیونگ:زنگ میزنیم و غذا سفارش میدیم و جفتمون استراحت میکنیم
بعد از.ت رفت تو اتاق منم زنگ زدم دوکبوکی سفارش دادم بعد رفتم تو اتاق ا.ت داشت بت گوشی ور میرفت منم حولرو برداشتم و رفتم حموم بعد ک اومدم بیرون دیدم ا.ت خوابه ی شلوارک پوشیدم و رفتم رو تخت ک خوابم برد.
ویو ا.ت
با صدای زنگ در بیدار شدم و دیدم ک ته بدون پیرهن
خوابیده بود سریع رفتم درو باز کردم غذا رو گرفتم و اومدم داخل. چون ته حساب کرده بود دیگ حساب نکردم غذارو گذاشتم رو میز و رفتم تو اتاق
ا.ت:ته. ته. *آروم
تهیونگ:هوم؟؟
ا.ت:پاشو غذا رو آوردن
یهو منو کشید و افتادم رو تخت
تهیونگ:یکم دیگ بخوابیم
ا.ت:من گشنمه
تهیونگ:منم خوابم میاد
بعد منو از پشت بغلم کرد و دوباره خوابید. منم بعد چن مین چشام گرم شد و خوابیدم
❤️🔚🩶
💬🗯💬
۱۱.۵k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.