♡سناریو♡
♡سناریو♡
#درخواستی
^وقتی خسته و ناراحتی ولی اونا بهت اهمیت نمیدن و تو میری همه چیو ب داداشت میگی^(ری اکشنشون)
نامجون: ازت معذرت میخواد و سعی میکنه بیشتر بهت اهمیت بدع
جین: هنسامم منو ببخش دیگه این کارو نمیکنم باشه
یونگی: بغلت میکنه: ببخشید پیشی کوچولو سرم واقعا شلوغ بود و ازین به بعد بیشتر باهات وقت میگذرونه
جیهوپ: ایشون داره شوما رو با اهمیتش خفه میکنه 😂
جیمین: ببخشید ا.ت ازین ب بعد حواسم بهت هس باشه؟ حالا بیا بریم موچی بخوریمو فیلم ببینیم
تهیونگ: اولش ناراحت میشه ک ب جای اون رفتی پیش برادرت ولی بعد بغلت میکنه و موهاتو ناز میکنه ک خوابت میبره
کوکی: بغلت میکنه و مغذرت میخواد و بعد با هم فیلم میبینید
#درخواستی
^وقتی خسته و ناراحتی ولی اونا بهت اهمیت نمیدن و تو میری همه چیو ب داداشت میگی^(ری اکشنشون)
نامجون: ازت معذرت میخواد و سعی میکنه بیشتر بهت اهمیت بدع
جین: هنسامم منو ببخش دیگه این کارو نمیکنم باشه
یونگی: بغلت میکنه: ببخشید پیشی کوچولو سرم واقعا شلوغ بود و ازین به بعد بیشتر باهات وقت میگذرونه
جیهوپ: ایشون داره شوما رو با اهمیتش خفه میکنه 😂
جیمین: ببخشید ا.ت ازین ب بعد حواسم بهت هس باشه؟ حالا بیا بریم موچی بخوریمو فیلم ببینیم
تهیونگ: اولش ناراحت میشه ک ب جای اون رفتی پیش برادرت ولی بعد بغلت میکنه و موهاتو ناز میکنه ک خوابت میبره
کوکی: بغلت میکنه و مغذرت میخواد و بعد با هم فیلم میبینید
۸.۱k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.