اتش نفرت
اتش نفرت
قسمت ۱۹
ایون:جیون تو از کجا میشناسیش؟
جیون:رقیبم بوده هرچی باشه
کیوری:هیومین همین جوری منو نگاه نکن برو تا کایو ندزدیدن بیارش
با تعجب به همشون زل میزنم ها چی چی ام وای هل شدم
جیون:هیو ببین این دختره کایو ول نمیکنه اگه همین جوری بگذره اوه واقعا کایو میدوزده
کیوری:اوه بجنب
ایون:نههه هیو صبر کن کای پیش خانوادشه نباید بری پیشش
وای یه دیقه صبر کنید این جور که دستگیرم شد قبلا که جیون با کای دوست بوده قرار بوده کای و کریستال باهم ازدواج کنن
ولی کریستال خودشم نمیخواد بعدش قرار میشه جیون و کای ازدواج کنن الان که جیون و کای بهم زدن یعنی دوباره کای و کریستال میخوان قرار ازدواج بزارن درسته؟
دیدم همه با تعجب دارن نگام میکنن
ایون:هیو خودت فهمیدی؟
کریس اومد پیشمون چرا انقدر نگرانید چیزی شده؟
چانیول زد توی سر کریس خب هالو نمیبینی کی پیش کای وایساده
کریس با تعجب نگاه کرد اوه کیه کی اوهههه اون که کریستالههه
سهون اومد دستشو گذاشت رو شونه جیون خب این موقع هاس که حس حسودی دخترا گل میکنه
همه برگشتن طرفش
ها؟؟؟؟؟!!!!!!خب چیه ام میگم چقدر هوا خوبه
هممون زدیم زیر خنده
سعی میکردم به کای نگاه نکنم ولی فقط حواسم پیش کای بود همه رفتن برقصن تنها وایساده بودم که کای اومد طرفم
با تعجب نگاهش کردم اوم کای سلام کی اومدی یعنی اصن بودی
کای:
میرم طرفشها نه خیلی وقت نیست که اومدم و خم میشم افتخار میدید
با هیو میریم وسط میرقصیم بعد رقص بدون این که کسی بفهمه میریم یه گوشه
هیو ازت یه چیزی بخوام قول میدی قبول کنی؟
_هوم؟؟
+هیو همیشه پیشم میمونی و مال خودم میشی؟
هیومین:
نفسم حبس میشه اوه کای چی چی داره میگه وای خدا یعنی چی باید بگم؟
قسمت ۱۹
ایون:جیون تو از کجا میشناسیش؟
جیون:رقیبم بوده هرچی باشه
کیوری:هیومین همین جوری منو نگاه نکن برو تا کایو ندزدیدن بیارش
با تعجب به همشون زل میزنم ها چی چی ام وای هل شدم
جیون:هیو ببین این دختره کایو ول نمیکنه اگه همین جوری بگذره اوه واقعا کایو میدوزده
کیوری:اوه بجنب
ایون:نههه هیو صبر کن کای پیش خانوادشه نباید بری پیشش
وای یه دیقه صبر کنید این جور که دستگیرم شد قبلا که جیون با کای دوست بوده قرار بوده کای و کریستال باهم ازدواج کنن
ولی کریستال خودشم نمیخواد بعدش قرار میشه جیون و کای ازدواج کنن الان که جیون و کای بهم زدن یعنی دوباره کای و کریستال میخوان قرار ازدواج بزارن درسته؟
دیدم همه با تعجب دارن نگام میکنن
ایون:هیو خودت فهمیدی؟
کریس اومد پیشمون چرا انقدر نگرانید چیزی شده؟
چانیول زد توی سر کریس خب هالو نمیبینی کی پیش کای وایساده
کریس با تعجب نگاه کرد اوه کیه کی اوهههه اون که کریستالههه
سهون اومد دستشو گذاشت رو شونه جیون خب این موقع هاس که حس حسودی دخترا گل میکنه
همه برگشتن طرفش
ها؟؟؟؟؟!!!!!!خب چیه ام میگم چقدر هوا خوبه
هممون زدیم زیر خنده
سعی میکردم به کای نگاه نکنم ولی فقط حواسم پیش کای بود همه رفتن برقصن تنها وایساده بودم که کای اومد طرفم
با تعجب نگاهش کردم اوم کای سلام کی اومدی یعنی اصن بودی
کای:
میرم طرفشها نه خیلی وقت نیست که اومدم و خم میشم افتخار میدید
با هیو میریم وسط میرقصیم بعد رقص بدون این که کسی بفهمه میریم یه گوشه
هیو ازت یه چیزی بخوام قول میدی قبول کنی؟
_هوم؟؟
+هیو همیشه پیشم میمونی و مال خودم میشی؟
هیومین:
نفسم حبس میشه اوه کای چی چی داره میگه وای خدا یعنی چی باید بگم؟
۱۰.۵k
۳۰ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.