بازی شیرین پارت ۲ 💞💗 (:
+ کارامو کردم و تا شب خودمو سر گرم کردم.
* پرش زمانی به شب *
+ دیگه وقتش بود خودمو تبدیل به انسان کردم و لباسمو پوشیدم و کلاهشو انداختم رو سرم ( اسلاید ۲ )
و رفتم داخل بار .
بویه الکل و سیگار باعث شده بود بویه تند و نفس گیری ایجاد بشه .
رفتم جایه قسمت قمار و شروع به گشتن کردم ولی یه صدایی اومد انگار ۲ نفر میخواستن قمار کنن رفتم زیر میز قمار قایم شدم .
دیدم ۲ نفر اومدن داخل یکیشون خیلی جذاب بود ( جیهوپ ) . خلاصه اومدن و باهم قمار کردن اون پسر جذابه برد.
[ علامت هوپی جهت یاد آوری: _ ]
_ خب حالا همه ی اسلحه هاتو رد کن بیاد .
مرد : ههه به همین خیال باش .
+ عه این مرتیکه چقد عوضیه اومدم پاشو گرفتم و کشیدم که با صندلی پخش زمین شد .
* جیهوپ و مرد هردو وحشت زده به میز خیره شده بودن تمام بادیگاردا رو سروکله هم بودن البته حقم داشتن اگه منم بودم و داشتم با خیال راحت قمار میکردم و طرف مقابلم به حرفم نمیکرد و یهو یه دست سیاه اونو پخش زمین میکرد حتما میترسیدم حتی اگه مثل جیهوپ بزرگترین مافیایه جهان بودم .
+ مرتیکه شلقم چلاق بی وامونده ! ( داد )
تو فکر کردی کدوم خری هستی که به حرفش گوش نمیدی هااااا ؟
( ببخشید دخترمون کمی جَوگیره 😂 )
مرد : تو کی هستی ؟ ( ترس )
+ ببند بابا تو کی هستی ؟
مرد : من چلامر هستم .
+ خب اقایه چلاقمهر زودباش چیزی که گف رو انجام بده .
* با حرف هانیل همه زدن زیر خنده چون هانیل چلامر رو گف چلاقمهر. 🤣
ولی واکنش جیهوپ چی بود ؟؟؟
جیهوپ از اینکه یه دختر زیر میز بار در بیاد و انقد قشنگ از بزرگترین مافیایه جهان دفاع کنه واسه جیهوپ جالب بود جیهوپ انقد محو دختر بود که یادش رفت اسلحه هارو نیاز داره .
+ تازه فهمیدم چه گندی زدم و الان اونا منو دیدن داشتم خودمو فوش میدادم که چشمم خورد به اکسیر کنار جیب اون پسر جذابه همون اکسیری بود که میخواستم اخ جوووون .ولی مسئله اینه چجوری برش دارم .
* جیهوپ فکر های عجیبی تو سرش بود تا اینکه تصمیمی گرفت که هم آینده ی هانیل و هم اینده ی خودشو تغییر میداد .💖
ادامه دارد .......
* پرش زمانی به شب *
+ دیگه وقتش بود خودمو تبدیل به انسان کردم و لباسمو پوشیدم و کلاهشو انداختم رو سرم ( اسلاید ۲ )
و رفتم داخل بار .
بویه الکل و سیگار باعث شده بود بویه تند و نفس گیری ایجاد بشه .
رفتم جایه قسمت قمار و شروع به گشتن کردم ولی یه صدایی اومد انگار ۲ نفر میخواستن قمار کنن رفتم زیر میز قمار قایم شدم .
دیدم ۲ نفر اومدن داخل یکیشون خیلی جذاب بود ( جیهوپ ) . خلاصه اومدن و باهم قمار کردن اون پسر جذابه برد.
[ علامت هوپی جهت یاد آوری: _ ]
_ خب حالا همه ی اسلحه هاتو رد کن بیاد .
مرد : ههه به همین خیال باش .
+ عه این مرتیکه چقد عوضیه اومدم پاشو گرفتم و کشیدم که با صندلی پخش زمین شد .
* جیهوپ و مرد هردو وحشت زده به میز خیره شده بودن تمام بادیگاردا رو سروکله هم بودن البته حقم داشتن اگه منم بودم و داشتم با خیال راحت قمار میکردم و طرف مقابلم به حرفم نمیکرد و یهو یه دست سیاه اونو پخش زمین میکرد حتما میترسیدم حتی اگه مثل جیهوپ بزرگترین مافیایه جهان بودم .
+ مرتیکه شلقم چلاق بی وامونده ! ( داد )
تو فکر کردی کدوم خری هستی که به حرفش گوش نمیدی هااااا ؟
( ببخشید دخترمون کمی جَوگیره 😂 )
مرد : تو کی هستی ؟ ( ترس )
+ ببند بابا تو کی هستی ؟
مرد : من چلامر هستم .
+ خب اقایه چلاقمهر زودباش چیزی که گف رو انجام بده .
* با حرف هانیل همه زدن زیر خنده چون هانیل چلامر رو گف چلاقمهر. 🤣
ولی واکنش جیهوپ چی بود ؟؟؟
جیهوپ از اینکه یه دختر زیر میز بار در بیاد و انقد قشنگ از بزرگترین مافیایه جهان دفاع کنه واسه جیهوپ جالب بود جیهوپ انقد محو دختر بود که یادش رفت اسلحه هارو نیاز داره .
+ تازه فهمیدم چه گندی زدم و الان اونا منو دیدن داشتم خودمو فوش میدادم که چشمم خورد به اکسیر کنار جیب اون پسر جذابه همون اکسیری بود که میخواستم اخ جوووون .ولی مسئله اینه چجوری برش دارم .
* جیهوپ فکر های عجیبی تو سرش بود تا اینکه تصمیمی گرفت که هم آینده ی هانیل و هم اینده ی خودشو تغییر میداد .💖
ادامه دارد .......
۲.۵k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.