عملیات هک کردن عشق موفق آمیز بود!
عملیات هک کردن عشق موفق آمیز بود!
پارت۱۶:
ادامهویوا.ت:
برگشتمودیدمجونگکوکجلومزانوزدهویونگیوجیمینهمکلیگلریختنروسرمم
جونگکوک:باهامازدواجمیکنیدارلینگ؟
ا.ت:م من..(حدود۱مینبعد)..بلههههه
کهیهوجونگکوکحلقهکردتودستموبغلمکردوتوهواچرخوندم
ا.ت:میترسمممبزارمزمیننواییی،ازکیتاحالاجنتلمنشدیتوو(کیوت)
جونگکوک:ازهمونوقتیکهتوکیوتبودی
یونگیوبهاروجیمینوبقیهمافیاها:اوووو
ا.ت:هاا،یعنیچی؟
جونگکوک:یدونهمیزنهبهپیشونیا.ت*خنگکیوت
بهار:خب ا.ت خانمالانبهنظرتنوبتکیه؟
ا.ت:تو
یونگیوجونگکوکوجیمینو..:چی؟
بهار:گگگ،بیشعورر**🙂
ا.ت:هرهر
جونگکوک:بریمتو؟بیرونسرده،*یهوکتشودرمیارهمیندازهروشونه ا.ت
بقیه:اووو(مرض😍👍)
خیلیمعذبشدهبودم،اینازکیتاحالااینجوریبود،خیلیجنتلمنشدهبودد,اخخقلبم
اینچراانقدرکراشهه
رفتیمتووموزیکچخششدومنوجونگکوکمنشستیم
ا.ت:اخخ,قلبم(اروموزیرلب)
جونگکوک:خوبی؟چیزینمیخوای؟(آروم)
منوقتیقلبمتیرمیکهبایدچندثانیهیهجاوایسمتادرستشهوحرفممیزنمدردمیگیره
برایهمینحدودا۱مینهیچینگفتم
جونگکوک:ا.ت ؟ا.ت ؟خوبی؟یونگیوبهاروصداکنمبیان؟میخوایبگمجیمینبیادببینتت؟(خدابدهازاینشوهرا😀👍)
بلاخرهدرستشدوایابرومرفتت
ا.ت:هوف،خوبم
جونگکوک:چیشدهبود؟*دادنآببها.ت
ا.ت:ههیهیچی(لکنت)
پایانویوا.ت
ویوجونگکوک:
رفتیمتوودیدمیهو ا.ت دستشوگذاشتروقلبشوحالشبدشد
ازشپرسیدمچیشده،هرموقعلکنتمیگیرهدارهیچیزیومخفیمیکنه
جونگکوک: ا.ت یامیگییااتفاقخوبینمیوفته،مگهنگفتمبایدحرفموگوشکنی؟
ا.ت:ججدیچچیزینیست.
جونگکوک:ازممخفیمیکنی؟باشهرفتیمخونهمیفهمیبایدحرفموگوشکنی
۱۱۰مینبعد:
مراسمتمومشدوهمهرفتنمنو ا.ت همرفتیمخونه
جونگکوک:ا.ت(بلند)
ا.ت:بله
جونگکوک:بیابیرونازاتاقتکارتدارم
ا.ت:اومدم،
لباسخونشونگاواییکیوتت
جونگکوک:تومراسمچیشدیهو؟
ا.ت:بهخداهیچینشد.
جونگکوک:نمیگینه؟(حرصی)باشه
محکمانداختمشروتخت،دردشگرفت،بغضکرد،کیوتتتت
ا.ت:م من...بغضشترکید*
جونگکوک:توچی؟
ا.ت:ممنناراحتیقلبیدارم.
ادامهدرکامنت
ادامهدارد...
باهمکاریلیا
پارت۱۶:
ادامهویوا.ت:
برگشتمودیدمجونگکوکجلومزانوزدهویونگیوجیمینهمکلیگلریختنروسرمم
جونگکوک:باهامازدواجمیکنیدارلینگ؟
ا.ت:م من..(حدود۱مینبعد)..بلههههه
کهیهوجونگکوکحلقهکردتودستموبغلمکردوتوهواچرخوندم
ا.ت:میترسمممبزارمزمیننواییی،ازکیتاحالاجنتلمنشدیتوو(کیوت)
جونگکوک:ازهمونوقتیکهتوکیوتبودی
یونگیوبهاروجیمینوبقیهمافیاها:اوووو
ا.ت:هاا،یعنیچی؟
جونگکوک:یدونهمیزنهبهپیشونیا.ت*خنگکیوت
بهار:خب ا.ت خانمالانبهنظرتنوبتکیه؟
ا.ت:تو
یونگیوجونگکوکوجیمینو..:چی؟
بهار:گگگ،بیشعورر**🙂
ا.ت:هرهر
جونگکوک:بریمتو؟بیرونسرده،*یهوکتشودرمیارهمیندازهروشونه ا.ت
بقیه:اووو(مرض😍👍)
خیلیمعذبشدهبودم،اینازکیتاحالااینجوریبود،خیلیجنتلمنشدهبودد,اخخقلبم
اینچراانقدرکراشهه
رفتیمتووموزیکچخششدومنوجونگکوکمنشستیم
ا.ت:اخخ,قلبم(اروموزیرلب)
جونگکوک:خوبی؟چیزینمیخوای؟(آروم)
منوقتیقلبمتیرمیکهبایدچندثانیهیهجاوایسمتادرستشهوحرفممیزنمدردمیگیره
برایهمینحدودا۱مینهیچینگفتم
جونگکوک:ا.ت ؟ا.ت ؟خوبی؟یونگیوبهاروصداکنمبیان؟میخوایبگمجیمینبیادببینتت؟(خدابدهازاینشوهرا😀👍)
بلاخرهدرستشدوایابرومرفتت
ا.ت:هوف،خوبم
جونگکوک:چیشدهبود؟*دادنآببها.ت
ا.ت:ههیهیچی(لکنت)
پایانویوا.ت
ویوجونگکوک:
رفتیمتوودیدمیهو ا.ت دستشوگذاشتروقلبشوحالشبدشد
ازشپرسیدمچیشده،هرموقعلکنتمیگیرهدارهیچیزیومخفیمیکنه
جونگکوک: ا.ت یامیگییااتفاقخوبینمیوفته،مگهنگفتمبایدحرفموگوشکنی؟
ا.ت:ججدیچچیزینیست.
جونگکوک:ازممخفیمیکنی؟باشهرفتیمخونهمیفهمیبایدحرفموگوشکنی
۱۱۰مینبعد:
مراسمتمومشدوهمهرفتنمنو ا.ت همرفتیمخونه
جونگکوک:ا.ت(بلند)
ا.ت:بله
جونگکوک:بیابیرونازاتاقتکارتدارم
ا.ت:اومدم،
لباسخونشونگاواییکیوتت
جونگکوک:تومراسمچیشدیهو؟
ا.ت:بهخداهیچینشد.
جونگکوک:نمیگینه؟(حرصی)باشه
محکمانداختمشروتخت،دردشگرفت،بغضکرد،کیوتتتت
ا.ت:م من...بغضشترکید*
جونگکوک:توچی؟
ا.ت:ممنناراحتیقلبیدارم.
ادامهدرکامنت
ادامهدارد...
باهمکاریلیا
۲.۳k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.