دلم بارش میخواد...
گاهی دلت بهونه میاره ...
یه عالمه حرف عجیب و غریب و بی سر و ته به زبون میاره ...
حرفایی که پشت هر کدومشون یه دنیای بزرگ حرف خوابیده...
که حالا همه اونا تبدیل شدن به یه بغض...
یه بغضی که با تموم وجود داره به گلوت فشار میاره ...
داری احساس خستگی میکنی...
شاید هم خفقان...
خفقانی که باعثش یه بغض ِ ...
یه بغضِ سنگین ...
کاش اسمون بودی...
کاش ابر بودی...
راحت بغضتو می شکوندی...
راحت فریادش می زدی...
کسی هم بهت نمی گفت بچه ...
خدا دلم بارش میخواد ...
فقط همین ...
یه عالمه حرف عجیب و غریب و بی سر و ته به زبون میاره ...
حرفایی که پشت هر کدومشون یه دنیای بزرگ حرف خوابیده...
که حالا همه اونا تبدیل شدن به یه بغض...
یه بغضی که با تموم وجود داره به گلوت فشار میاره ...
داری احساس خستگی میکنی...
شاید هم خفقان...
خفقانی که باعثش یه بغض ِ ...
یه بغضِ سنگین ...
کاش اسمون بودی...
کاش ابر بودی...
راحت بغضتو می شکوندی...
راحت فریادش می زدی...
کسی هم بهت نمی گفت بچه ...
خدا دلم بارش میخواد ...
فقط همین ...
۱۸.۹k
۰۸ اسفند ۱۴۰۰