پارت۶
+چجوری..
÷ میدونی منو معلمت امروز درمورد چی حرف زدیم
+نه
÷ خوب اون میخواد منو تورو به انواعن فرزندش انتخاب کنه و تو خونه اش زندگی کنیم چطوره
+ آخه داداش چیزه..
÷ چیه خوشحال نشدی
+چرا خوب.. باشه قبوله
÷او پس واستا من بهش زنگ بزنم
بوق بوق (صدای زنگ گوشی)
&الو بله
÷سلام اقای کیم من داداش اتم
& او بله چیشد
÷ات قبول کرد
& چه خوب پس یکساعت دیکه میام دنبالتون
÷باشه
پایان مکالمه
÷ات پاشو برو وسایلاتو جمع کن گفت یک ساعت دیگه میام
+باشه
ویو ات
خوب در اسل خوشحال نبودم میخواستم برم چون این خونه ای بود که با مامانم توش زندکی میکردیم قطره ای از اشک گونه مو خیس کرد آت چته باید خوشحال باشی که داری از این جهنم راحت میشی اشکامو پاک کردم رفتم وسایلمو جمع کردم
یک ساعت بعد
÷آت حاضری
+آره
صدای در
÷فکر کنم اومد من برم درو باز کنم
+منم باهات میام
داشتیم میرفتیم پایین گه اون زنیکه زودتر درو باز کرد ...
÷ میدونی منو معلمت امروز درمورد چی حرف زدیم
+نه
÷ خوب اون میخواد منو تورو به انواعن فرزندش انتخاب کنه و تو خونه اش زندگی کنیم چطوره
+ آخه داداش چیزه..
÷ چیه خوشحال نشدی
+چرا خوب.. باشه قبوله
÷او پس واستا من بهش زنگ بزنم
بوق بوق (صدای زنگ گوشی)
&الو بله
÷سلام اقای کیم من داداش اتم
& او بله چیشد
÷ات قبول کرد
& چه خوب پس یکساعت دیکه میام دنبالتون
÷باشه
پایان مکالمه
÷ات پاشو برو وسایلاتو جمع کن گفت یک ساعت دیگه میام
+باشه
ویو ات
خوب در اسل خوشحال نبودم میخواستم برم چون این خونه ای بود که با مامانم توش زندکی میکردیم قطره ای از اشک گونه مو خیس کرد آت چته باید خوشحال باشی که داری از این جهنم راحت میشی اشکامو پاک کردم رفتم وسایلمو جمع کردم
یک ساعت بعد
÷آت حاضری
+آره
صدای در
÷فکر کنم اومد من برم درو باز کنم
+منم باهات میام
داشتیم میرفتیم پایین گه اون زنیکه زودتر درو باز کرد ...
۶.۹k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.