ماه انتقام ( part 9 )
" ویو هانول "
صبح از خواب بیدار شدم دیدم تو یه ماشین در حال حرکتم و جونگ کوک داره رانندگی میکنه . جونگ کوک : صبح بخیر . هانول : ما که الان باید تو آسانسور باشیم ! جونگ کوک : ساعت ۲ بامداد مدیر دانشگاه اومد کمکمون کرد .
هانول : ساعت 2 مدیر تو اونجا چیکار میکنه ؟
<فلش بک>
" ویو جونگ کوک "
خوابیده بودیم که یهو صدای باز شدن در اومد . (از خواب بیدار شد) مدیر : جونگ کوک شی بلند شو بیا بیرون . جونگ کوک : مدیر جانگ ! ( خوشحال ) انقدر کیوت خوابیده بود که دلم نیومد بیدارش کنم ، هانول رو کول کردم و از آسانسور رفتم بیرون . جونگ کوک : مدیر جانگ شما این وقت شب اینجا چیکار میکنید ؟ مدیر : من یکسری مدارک مهم رو جا گذاشته بودم اومدم بر دارم دیدم آسانسور دست کاری شده . جونگ کوک : دست کاری شده ؟ مدیر : بله ، گفتم شاید کسی تو باشه که شما بودید . جونگ کوک : اها بله متوجه ام ، ممنون شب بخیر . مدیر : مواظب باش ! به سمت ماشینم رفتم ، درش رو باز کردم و آروم هانول رو روی صندلی عقب گذاشتم ، کت جینم رو در اوردم و روش کشیدم . خودمم به صندلی ماشینم تکیه دادمو خوابیدم .
<پایان فلش بک>
هانول : پس دیشب اینطوری گذشت " جونگ کوک : آره . به سمتش رفتم و به بازوش دست زدم هانول : سنگین بودم نه ؟ حتما کمرت درد گرفته اما هر چی باشه تو قوی ( لبخند ) ولی ممنون بابت دیشب:) جونگ کوک : امم خواهش میکنم
بعد چند دقیقه رسیدیم خونه من ، از ماشین پیاده شدیم ؛ به روی اون برگشتم و نگاش کردم . هانول : خب ممنون همکار . جونگ کوک : انجام وظیفه اس و راستی داشت یادم میرفت ، آسانسور دست کاری شده بود . هانول : چی ؟ جونگ کوک : آره ، یکی حتما از قصد کرده . هانول : ماشینت رو پارک کن باید بفهمیم کی اینکار رو کرده . جونگ کوک : چجو... هانول : بهت میگم حالا تو بدو:)
در خونه رو باز کردم و دیدم همه جا بهم ریخته . هانول : وای یعنی کی اومده اینجا ؟ ( به سمت آشپز خونه رفت ) بشقاب هام ، لیوانام همه چیز شکسته ( ناراحت )
به سمت اتاقم رفتم تا ببینم چیزی کم نشده باشه ، تا در رو باز کردم یهو یه نفر با اسلحه جلوم وایساد بود...
ادامش رو فردا همراه با چند پارتی جیهوپ میزارم😉🤍
صبح از خواب بیدار شدم دیدم تو یه ماشین در حال حرکتم و جونگ کوک داره رانندگی میکنه . جونگ کوک : صبح بخیر . هانول : ما که الان باید تو آسانسور باشیم ! جونگ کوک : ساعت ۲ بامداد مدیر دانشگاه اومد کمکمون کرد .
هانول : ساعت 2 مدیر تو اونجا چیکار میکنه ؟
<فلش بک>
" ویو جونگ کوک "
خوابیده بودیم که یهو صدای باز شدن در اومد . (از خواب بیدار شد) مدیر : جونگ کوک شی بلند شو بیا بیرون . جونگ کوک : مدیر جانگ ! ( خوشحال ) انقدر کیوت خوابیده بود که دلم نیومد بیدارش کنم ، هانول رو کول کردم و از آسانسور رفتم بیرون . جونگ کوک : مدیر جانگ شما این وقت شب اینجا چیکار میکنید ؟ مدیر : من یکسری مدارک مهم رو جا گذاشته بودم اومدم بر دارم دیدم آسانسور دست کاری شده . جونگ کوک : دست کاری شده ؟ مدیر : بله ، گفتم شاید کسی تو باشه که شما بودید . جونگ کوک : اها بله متوجه ام ، ممنون شب بخیر . مدیر : مواظب باش ! به سمت ماشینم رفتم ، درش رو باز کردم و آروم هانول رو روی صندلی عقب گذاشتم ، کت جینم رو در اوردم و روش کشیدم . خودمم به صندلی ماشینم تکیه دادمو خوابیدم .
<پایان فلش بک>
هانول : پس دیشب اینطوری گذشت " جونگ کوک : آره . به سمتش رفتم و به بازوش دست زدم هانول : سنگین بودم نه ؟ حتما کمرت درد گرفته اما هر چی باشه تو قوی ( لبخند ) ولی ممنون بابت دیشب:) جونگ کوک : امم خواهش میکنم
بعد چند دقیقه رسیدیم خونه من ، از ماشین پیاده شدیم ؛ به روی اون برگشتم و نگاش کردم . هانول : خب ممنون همکار . جونگ کوک : انجام وظیفه اس و راستی داشت یادم میرفت ، آسانسور دست کاری شده بود . هانول : چی ؟ جونگ کوک : آره ، یکی حتما از قصد کرده . هانول : ماشینت رو پارک کن باید بفهمیم کی اینکار رو کرده . جونگ کوک : چجو... هانول : بهت میگم حالا تو بدو:)
در خونه رو باز کردم و دیدم همه جا بهم ریخته . هانول : وای یعنی کی اومده اینجا ؟ ( به سمت آشپز خونه رفت ) بشقاب هام ، لیوانام همه چیز شکسته ( ناراحت )
به سمت اتاقم رفتم تا ببینم چیزی کم نشده باشه ، تا در رو باز کردم یهو یه نفر با اسلحه جلوم وایساد بود...
ادامش رو فردا همراه با چند پارتی جیهوپ میزارم😉🤍
۲۱.۱k
۱۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.