فیک تهیونگ (آخرین دیدار) p14
لایلا:نه اصلا امکان نداره من کلی نگرانشم شب رو نمیتونم بخوابم
جونگ کوک. الان تو اینجا بمونی یا نه نمیتونی کاری انجام بدی پس بهتره بری
تهیونگ. اصلا ما قبول کنیم میخوای تا صبخ دم در وایسی؟
جونگ کوک. راست میگه ما داریم میریم هتل
لایلا. خیلی خب من میرم فقط لطفا بهم خبر بدید چی شد
لایلا ویو
این حرفو که زدم تهیونگ و جونگ کوک زدن زیر خنده
لایلا. هوی چتونه ا.ت داره اونجا درد میکشه شما هر هر میخندین
تهیونگ. چیزی نیست فقط تو یکم خنگی
لایلا. هنننن
جونگ کوک. یادت رفته تو دوست ا.ت هستی نه ما
تهیونگ. بنابراین ما شمارتو نداریم بخوایم بهت خبر بدیم
لایلا. خجالت بکشید حداقال تجربه بشه دفعه بعدی خواستین از یکی شماره بگیرین اینطوری نگید چون دهنتون رو سرویس میکه بعدم میرینه توش
با اعصبانیت از اونجا رفتم حال من اصلا خوب نبود از استرس داشتم می مردم بعد اون دوتا هر هر میخندیدن
ویو کوک
داشتیم با تهیونگ به حرفای لایلا می خندیدیم که دیدیم یهویی رفت
تهیونگ. نااحت شد؟
جونگ کوک. فکر کنم اصلا به ورم
تهیونک. دقیقا به طرف راستم
جونگ کوک. دقیقا حییییحح
تهیونگ. الان اینو ولش بریم هتل فردا صبح زود هم بریم ا.ت رو بگیریم
جونگ کوک. خخخخ مگه ا.ت خریدنیه
تهیونگ. نه بابا همینطوری یه چیزی گفتم
جونگ کوک. بیخیال بریم
تهیونگ. آره بریم ولی خدا کنه با ا.ت کاری نکنن
جونگ کوک. اوهوم حق با توئه
تهیونگ. اگه کاریش کنن با همین دستام خفشون میکنم
جونگ کوک. خواستی همچین کاری کنی به منم خبر بده باهم بریم
تهیونگ. اوکی
جونگ کوک. الان تو اینجا بمونی یا نه نمیتونی کاری انجام بدی پس بهتره بری
تهیونگ. اصلا ما قبول کنیم میخوای تا صبخ دم در وایسی؟
جونگ کوک. راست میگه ما داریم میریم هتل
لایلا. خیلی خب من میرم فقط لطفا بهم خبر بدید چی شد
لایلا ویو
این حرفو که زدم تهیونگ و جونگ کوک زدن زیر خنده
لایلا. هوی چتونه ا.ت داره اونجا درد میکشه شما هر هر میخندین
تهیونگ. چیزی نیست فقط تو یکم خنگی
لایلا. هنننن
جونگ کوک. یادت رفته تو دوست ا.ت هستی نه ما
تهیونگ. بنابراین ما شمارتو نداریم بخوایم بهت خبر بدیم
لایلا. خجالت بکشید حداقال تجربه بشه دفعه بعدی خواستین از یکی شماره بگیرین اینطوری نگید چون دهنتون رو سرویس میکه بعدم میرینه توش
با اعصبانیت از اونجا رفتم حال من اصلا خوب نبود از استرس داشتم می مردم بعد اون دوتا هر هر میخندیدن
ویو کوک
داشتیم با تهیونگ به حرفای لایلا می خندیدیم که دیدیم یهویی رفت
تهیونگ. نااحت شد؟
جونگ کوک. فکر کنم اصلا به ورم
تهیونک. دقیقا به طرف راستم
جونگ کوک. دقیقا حییییحح
تهیونگ. الان اینو ولش بریم هتل فردا صبح زود هم بریم ا.ت رو بگیریم
جونگ کوک. خخخخ مگه ا.ت خریدنیه
تهیونگ. نه بابا همینطوری یه چیزی گفتم
جونگ کوک. بیخیال بریم
تهیونگ. آره بریم ولی خدا کنه با ا.ت کاری نکنن
جونگ کوک. اوهوم حق با توئه
تهیونگ. اگه کاریش کنن با همین دستام خفشون میکنم
جونگ کوک. خواستی همچین کاری کنی به منم خبر بده باهم بریم
تهیونگ. اوکی
۸.۴k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.